سالهای پیش شاید حدود 1320 در شهر گلپایگان شش یا هفت آسیاب آبی بود که در زمان آبسالی کار میکردند.


 دو تاشون طرف سنجون دو تا طرف رباط حسینیه و سمت حسن حافظام بود .

به وقت خشکسالی مردم شهر مجبور میشدند یا به خونسار برند و یا به کوچری  رفته یا عباس آباد و اختخون . شاید بخ اینکه مشتریا زیاد میشدند و سرعت کم آسیابها باید دو سه شبانه روز میموندند تا گندماشونا آرت کنند.

بخ همین مردم شهر ترجیح میدادند اول به خونسار برند و بعد اگر مجبور شدند به سمت اختخون ، چون اون سمت امنیتی نداشت و هر آن ممکن بود (به قول اونروزیا لُرا ) حمله کنند و دار و ندارشونا ببرند.

یکی تعریف میکرد که یه بار که به اختخون رفته بوده و جوالا را تو آسیاب گذاشته بودند و شب را تو عباس آباد خوابیده بودند ، خبر میارند که دزدا حمله کردند و اختخون نا امنه. بیخیال گندما میشند و از ترس جونشون ور میگردند ولی بعد خبر دار میشند که دزدا اموال هر کسی را که تو منطقه بوده چپاول کردند و بردند.

مناطق مرکزی ایران که همیشه خدا خشکسالی بوده ، گلپایگون هم روش ، بعضی وختا بخ جور کردن گندومشون هم به مشکل ور میخوردند و نیمه اول سال وختی آرتشون ته میکشیده حتی گندم را هم از خمین میگرفتند .

البته نوع گندم گلپایگون از لحاظ بذر کیفیت بالایی داشته جوری که شهرهای اطراف تا حتی کاشون هم بخ بذرشون میومدند و از گلپایگان میخریدند.

شما تو یادو ویردون چند تا از آسیابهای آبی گلپایگون را میشناسید؟