پس از چند روز، چشم من خوب شد. به گونه‌اي که تا آخر عمر که نزديك به نود سال عمر كردند، چشمان ايشان نه به آب مرواريد مبتلا شد و نه به عينك نياز پيدا كرد.

به گزارش خبرنگار سرويس قاب نقره برنا، آيت الله سيد محمد جواد علوي بروجردي در جمعي از طلبه هاي استان تهران درباره ارادت بزرگان و عالمان به اهل بيت(ع)، داستاني درباره آيت الله العظمي بروجردي(ره) نقل کردند و فرمودند: بزرگان و علماي ما سعي مي‌كردند که ارادتشان را به اين خاندان بالا ببرند. براي نمونه، حضرت آيت ‌الله العظمي بروجردي بيش از آنکه به قم مشرف بشوند و مرجعيت شيعه را به دست بگيرند، در بروجرد بودند.

خود ايشان فرموده بودند: درد چشم شديدي گرفتم و اين درد چشم به عفونت كشيده شد؛ به گونه‌اي كه پزشكان احتمال نابينا شدن چشمانم را دادند.

خيلي در اذيت و ناراحتي بودم. ايام عاشورا شد و روضه داشتيم. به علت ناراحتي چشم نتوانستم در مجلس روضه خودم شركت كنم. روز عاشورا، به مجلس روضه آمدم و چون نمي‌توانستم بايستم و از ميهمانان پذيرايي كنم و خوش ‌آمد بگويم، دم در نشستم.

در بروجرد روز عاشورا دسته‌اي از طبقات مختلف بيرون مي‌آيد و هنوز هم هست. ايشان سراپاي خود را گل مي‌گيرند و فقط پارچه‌اي دور كمر مي‌بندند؛ آرام نوحه مي‌خوانند و سينه مي‌زنند؛ چند خيابان شهر را مي‌گردند و به منزل چند عالم شهر مي‌روند و در مجلس آنها هم شركت مي كنند.

اين دسته به منزل آقاي بروجردي هم آمدند. خود ايشان فرمودند: وقتي به منزل من آمدند، از جلوي من عبور مي‌كردند. من از روي شصت پاي يكي از عزاداران سيدالشهدا(ع) گِل برداشتم و به عنوان تبرّک و براي استشفا به چشم‌هاي خودم ماليدم.
پس از چند روز، چشم من خوب شد. به گونه‌اي که تا آخر عمر که نزديك به نود سال عمر كردند، چشمان ايشان نه به آب مرواريد مبتلا شد و نه به عينك نياز پيدا كرد. مرجع تقليد شيعه که نايب عام امام زمان ـ‌ عجل‌الله ‌تعالي ‌فرجه‌ـ است و ارزش و اعتبار بسيار بالايي نزد شيعيان دارد، نه به خاك قدم سيدالشهدا(ع) و نه به خاك قبر آن حضرت، بلکه به گِلي كه روي پاي عزادار سيدالشهداست تبرک پيدا مي‌کند. اين، معيار ارزش براي ماست.