مادر عزیز است و زبان مادری پاره ای از بودن مادر است.
یكی از متفكران چه زیبا گفته است:
« پشت كردن به زبان مادری كمتر از پشت كردن به مادر نیست ».
این مطلب نه گِله است نه انتقاد و نه ... ، فقط درد و دل است.
درد و دل درباره هویت و زبان وانشونی، زبانی که از وقتی به دنیا می آییم تا لحظه ای که این دنیا را به
درود می گوییم، در گوشمان زمزمه می شود.
اینکه زبان رسمی کشور فارسی است و کودک مان باید بتواند به فارسی صحبت کند قبول ، ولی چرا
از همان بدو تولد باید این زبان را یاد بگیرد. چرا نباید ابتدا بتواند به زبان اجداد خودش صحبت کند،
بسیار هم ولایتی هستند که با اینکه پدر و مادرشان وانشانی هستند ولی نمی توانند به زبان وانشونی
صحبت کنند. آیا این برای ما ناگوار نیست که نتوانیم به زبان مادریمان صحبت کنیم.
زبان مادری همزاد بشر است. در این زبان زلالی صدای مادر، مهر مادری، آرزوها و رویاها، عشق ها و تلخ
كامی های روزگار در هم گره خورده است.
زبان مادری گذشتگانمان ، یادگار لالایی و گهواره جنبانی و قصه گویی های بلند نیمه شب مادر است.
یادآور كودكی، یادآور روزهای رفته، روزهای فراموش ناشدنی لبخند پر مهر مادر.
غربت هویت و زبان وانشونی در شهرهای بزرگ رنجی روح آزار است تا آنجا که از هویت وانشانی بودن و
تکلم با آن زبان خجالت بکشیم ولی این راباید بدانیم که زبان وانشانی بخشی از هویت ماست.
انكار زبان مادری پنهان نمودن بخشی از هستی انسان است و این كتمان خویش و هویت خود باعث
بروز نوعی بحران هویت، تضاد و تعارض درونی در وجود فرد و جامعه خواهد شد.
انکار و گریز از زبان و زادگاه خود همچون نشستن بر قایق سرگردان در دریایی توفانی است كه بی
هیچ هدفی از ساحل فاصله می گیرد. بنابر این سرمنزل نهایی هویت وانشان در این دریای توفانی به
کجا ختم خواهد شد؟
متاسفانه زبان و هویت وانشونی را کم کم، داریم فراموش می کنیم و امروزه کمتر کسی در شهرهای
بزرگ پیدا میشود که به کودک خود زبان وانشونی یاد بدهد و همچنین کسر شآن خود می داند که
بگوید زادگاهم کجاست !!!!
در پایان این جمله را می توان گفت:
آم وانشوني اِگه به ياقايي ِبرساي
يادِت وانَشو
اِز كاچهَ شُروت کَر تو .
۸/۶/۸۹
برچسبها: دستور زبان وانشان