آخرین به روز آوری سایت چهارشنبه ۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳

گلها و سبزیجات بهاری در ارتفاعات گلپایگان -موسیر ، لاله ، مرزنجوش ، شوید



آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد...



دارو درمانی تعدادی از بیماری های گوارشی


پوشاک (برند)


یادی از گلپایگان - استاد سعیدی


ویدئوی مناره سلجوقی گلپایگان

مناره سلجوقی گلپایگان که از آن به عنوان بلندترین مناره آجری نام می برند ، گویی امتداد پیشینه کهن این خطه را برابر دیدگان هر هنر دوستی آشکار می کند این بنا که به عنوان بلندترین مناره آجری سلجوقی قرن پنجم هجری قمری ایران از آن یاد شده با قدمتی حدود 900 سال همچنان در برابر عوامل طبیعی زلزله، باد، باران، سرما و گرما سرفراز برجای مانده است.


خانه ها و کوچه باغ های دیدنی حسن حافظ











نگاهی به سنت لایروبی قنات در روستای دستجرده گلپایگان

سرزمین ایران که سطح گسترده ای از آن را کویر و سرزمین های خشک تشکیل داده است، قنات و بیرون آوردن آب از دل زمین موجب آبادی و آبادنی شده است و هم از این روست که در زبان مردم روستا به ده یا روستا آبادی نیز می گویند.در منطقه گلپایگان نیز همچون دیگر مناطق ایران، قنات موجبات آبادی و آبادانی روستاهای آن را فراهم کرده و هر روستا یک یا چند قنات دارد. بر کنار این قنات ها زمین های حاصلخیز کشت می شون

دکتر محمد اخگری

مسئولیت پذیری و انضباط اجتماعی در فعالیت های گروهی روستا
لایروبی قنات در روستای دستجرده گلپایگان نگاهی به سنت

                                                        دکتر محمد اخگری،عضوهیئت علمی دانشکده صدا و سیما
درآمد:
فرهنگ زندگی  شهر نشینی فارغ از توجه به سنت های پیشین الگوها و نمادهای خود را  در جایی دیگر جستجو می کند و دهات و دهاتی  در زبان شهرنشینان امروز مفهومی منفی یافته، به گونه ای که هرآن کس را که  رعایت فرهنگ  و انضباط اجتماعی نمی کند ، بدین صفت ها خطاب می کنند،حال آنکه فرهنگ ریشه دار  و اصیل ایرانی که قرنها حیات فرهنگی این ملت کهن سال را موجب شده ،هرگز ریشه در اسلوب ها و روش های دیگران نداشته و بر پیشینه خویش استوار مانده و روییده است .از این رو شناخت ریشه ها و آئین های درست و نظم و انضباط اجتماعی پیشینیان نه به معنی بازگشت به گذشته بلکه راهی است برای تدوین و تنظیم  روش های نوین که با  زندگی امروز متناسب باشند. برای این مهم  شناخت فرهنگ گذشته و حکمت اداب و سنن اصیل ایرانی نخستین گام برای رسیدن بدین مقصود است. 
در سرزمین ایران که سطح گسترده ای از آن را کویر و سرزمین های خشک تشکیل داده است، قنات و بیرون آوردن آب از دل زمین  موجب آبادی و آبادنی شده است و هم از این روست که در زبان مردم روستا به ده یا روستا آبادی نیز        می گویند.در منطقه گلپایگان نیز همچون دیگر مناطق ایران، قنات موجبات آبادی و آبادانی روستاهای آن را فراهم کرده و هر روستا یک یا چند قنات دارد.  بر کنار این قنات ها زمین های حاصلخیز کشت می شوند و زندگی روستاییان  از آبیاری این زمین های حاصلخیز  می گذرد که در آنها  علاوه بر  گندم ، جو و صیفی جات ، برخی میوه ها و باغ های انگور نیز  پرورش می یابند.در این نوشتار به سنت لایروبی قنات در این منطفه و زوایای جالب و آموختنی آن         می پرداریم.

در روزگار گذشته که وسایل و ابزارآلات صنعتی امروزی  به  کشاورزی راه نیافته بود ، روستائیان در تمام مدت سال  از وسایل  اولیه کشاورزی همچون بیل ، کلنگ ،گاوآهن ، داس و... استفاده  می کردند و طبیعی بود که انجام بسیاری از امور کشاورزی از توان یک نفر خارج باشد.به همین سبب باید کشاورزان به صورت نوبتی یکدیگر را در انجام کارها کمک می کردند  و از این رو  روحیه کار جمعی و مشترک با زندگی آنها تنیده و پیوسته بود.از سوی دیگر علاوه بر انجام کارهای شخصی برخی منافع مشترک نیز انجام امور را به صورت جمعی اجتناب ناپذیر می ساخت.امور عمرانی و مشترک روستا همچون تعمیر و نگهداری از حمام ، مسجد و یا آسیاب عمومی از جمله این امور بود اما در این میان حفر و نگهداری از قنات و لایروبی آن به عنوان رگ حیات و آبادانی آبادی کاری مهم و همگانی به شمار می رفت. در این کار همگانی که همه ی  حیات  روستا به آن وابسته بود، چنانچه تعلل یا       بی تفاوتی رخ می داد،بی گمان همه چیز از بین می رفت اما پرسش اینجاست که چه فرهنگی در میان کشاورزان زحمت کش و با فرهنگ این دیار قرنها حاکم بود که هر ساله با نظم و انضباط قنات لایروبی میشد و حیات و آب و آبادی ادامه می یافت. (ناگفته نماند که در زندگی آپارتمانی روزگار ما چند همسایه نمی توانند برای پرداخت قبوض مشترک با هم تفاهم داشته باشند)برای انجام امور مشترک آبادی نظم و ترتیبی وجود داشت که این نظم و ترتیب قرنها  سینه به سینه به نسل های بعد منتقل شده بود  و رعایت این نظم و ترتیب که شاید به صورت قانونی نانوشته درآمده بود ،بر همه واجب بود و هرکس بدون وجود ناظر یا قوه قهریه خود را ملزم به رعایت آن می دانست.هرکس به میزان بهره ای که از آب می برد،برای قنات کار می کرد و باور داشت که اگر به میزان بهره ای که می برد کار نکند ، استفاده از آن آب برای او حرام است و چنانچه می خواهد محصولی که برداشت می کند برکت داشته باشد و حلال باشد باید حقوق دیگران را رعایت کند.اما در کنار این تقوای درونی که مرد صادق روستایی بدان پایبند بود، نظم و ترتیبی که از گذشته به جای مانده بود نیز زمینه عدالت را فراهم می کرد و هیچ کس در انجام کارهای آبادی فکر نمی کرد که بر او ظلم شده است چراکه هر کس به اندازه بهره اش از آب کار     می کرد.ابوبکر محمد ابن الحسن الحاسب الکرجی( قرن چهارم هجری) در کتاب انباط المیاه الخفیه: یا استخراج آبهای پنهان به چگونگی حفر قنات و چاه های قنات و نیز نحوه تشخیص زمین هایی که آب دارند، می پردازد و باب آخر کتابش را به نگهداری کاریز از خرابی اختصاص می دهد و      می نویسد:نگهداری قنات به این است که لاروبی شودو پاک بماند، مخصوصا توجه به مظهر قنات لازم تر است چه در آن گل بشتر جمع می شود و بر بستر آن خزه می روید.  وی سپس توصیه     می کند که در آغاز هر سال قنات باید از رسوبات لایروبی شود.  برای لایروبی نظم و ترتیبی لازم است که در اینجا از آن با عنوان سنت لایروبی قنات نام می برم. این سنت بسیار جالب و دقیق است و همه محاسبات آن  بر اساس ساعات روز و شب و ساعات بهره گرفتن از آب مشخص شده و نکات بسیاری برای آموختن دارد که دراینجا به اختصار این سنت _آنگونه که در روستای دستجرده  رایج است-تشریح می گردد:
نظام لایروبی قنات بر اساس نظام آبیاری و میزان بهره گیری از آب قنات تنظیم می شود ،از این رو باید نخست نظام آبیاری تشریح گردد.
 دوره آبیاری در روستا 8 روزه است، یعنی اینکه دارندگان آب قنات هر هشت روز یکبار به صورت دوره ای به آنها نوبت می رسد تا از آب قنات استفاده کنند. همان گونه که زمین بر اساس واحد جریب خرید و فروش می شود، آب قنات نیز بر اساس ساعت استفاده از قنات طی دوره هشت روزه خرید و فروش می شود و  در سند زمین قید می گردد،بنابراین هر فرد می تواند به اندازه ساعاتی که به او ارث رسیده و یا خریداری کرده ، استفاده کند.ساعات استفاده از آب قنات در دوره 8 شبانه روزی ثابت است.تقسیم بندی آب، بر اساس تقسیم شبانه روزی است.هر شبانه روز 24 ساعت است که در اصطلاح محلی شنده روزه[shende rooz]خوانده می شود و نصف 24 ساعت، مدت زمان روز یا شب  ، 12 ساعت است که طاق[tagh] نامیده می شود.بنابر این تقسیم بندی، ساعاتِ آب در دوره 8 روزه به واحد های ذیل تقسیم می شود:
• رشن[Rashn] یک دوره  8 شبانه روزی :192 ساعت
• شنده روز (شبانه روز) : 24 ساعت
• طاق ( نصف شبانه روز):  12 ساعت
• شعیر: 2 ساعت( در اصطلاح مردم آبادی، آب قنات 96 شعیر است.)
• حبه : نیم ساعت
قبل از فرارسیدن فصل بهار و معمولادر اواخر اسفند ماه   ،ریش سفیدان آبادی روزی را برای تعیین و تنظیم ساعات آبیاری تعیین می کنند و همه شرکای آب قنات را خبر می کنند تا در مسجد آبادی جمع شوند تا به اصطلاح آب را رشن  کنند.رشن کردن ، یعنی اینکه مشخص کنند ؛ ساعات آب هرکس به دلخواه خودش در کنار آب کدام شخص باشد.(یا به اصطلاح هم-آب باشند).
برای اینکار  افرادی که مجموع ساعات آبشان 12 ساعت می شود -و دوست دارند کنار هم باشند -همدیگر را پیدا می کنند و با هم یک طاق را درست می کنند و بعد افراد دو طاق که دوست دارند با هم باشند ،یک شبانه روز را مشخص می نمایند.وقتی افراد به دلخواه خود به گونه ای با هم هماهنگ شدند که مجموع ساعات آبشان 24 ساعت شد در آن صورت یک شبانه روز تشکیل شده است، به عنوان مثال کسی که 4 ساعت آب دارد ، باید با یک نفر که 8 ساعت دارد ، یک طاق را تشکیل دهد و یا با چند نفر دیگر که درمجموع ساعات آبشان 12 ساعت گردد، طاق را تشکیل دهند. پس از مذاکرات فراوان، افرادی که با یکدیگر دوستی  و مراودات و همخوانی دارند، با یکدیگر هم-آب می شوند و شبانه روزها مشخص می گردد. افرادی که در یک شبانه روز هستند یک نفر را به عنوان نماینده معرفی می کنند که سرطاق[sar tagh] گفته می شود.سپس بر اساس قرعه تعیین می گردد که اولین شبانه روز در تقویم آبی مختص به کدام گروه است.اولین شبانه روز را در اصطلاح سررشنی [sar rashni]           می گویند.بعد دومی،سومی، چهارمی، پنجمی،ششمی، هفتمی و سرانجام هشتمی، اسامی افراد بر اساس اینکه رشن آنها  چندم است و در کدام طاق و شبانه روز قرار دارند، یادداشت می شود و  اصطلاحا رشن نامه تنظیم می گردد و همه نوبت خودشان را به یاد می سپارند. سپس توافق  می شود که از چه روزی دوره 8 روزه آغاز شود و یا به اصطلاح بر سر رشن می روند. در هر شبانه روز نیز برای بار اول قرعه کشی می کنند که کدام طاق، روز آبیاری کند و کدام طاق ،شب ؛و از آن پس برای هشت روز بعد این کار به نوبت خواهد بود، یعنی گروه دوازده ساعته ای که آب را روز گرفته اند ،هفته بعد شب آبیاری می کنند و گروهی که شب آبیاری کرده اند، روز آبیاری می کنند. بنابراین همه چیز درست و دقیق تقسیم بندی می شود.
برای آبیاری چند مبدأ تعیین می شود:
• مبدأ تاریخی: تعیین تاریخ شروع آبیاری ،پس از پایان بارندگی (چون در زمستان آبیاری             نمی کنند)یا به عبارتی تعیین آغاز تقویم سال آبی که با توافق شرکا و در یک جلسه مشخص می شود.
• مبدأ زمانی:مبدأ زمانی طلوع آفتاب است. برای استفاده از نور روز و افزایش بهره وری ، در هر دوره 8 روزه، زمان تحویل آب از یک شبانه روز به شبانه روز دیگر، زمان طلوع خورشید است. بنابراین  طلوع خورشید توسط افرادی که می خواهند آب را از شبانه روز قبل تحویل بگیرند، رصد می شودو  ساعتشان را به اصطلاح آفتاب کوک می کنند ، یعنی ساعت صفر با طلوع آفتاب تنظیم می شود. وقتی 12 ساعت تمام شد، طاق بعدی که نوبت شب است آبیاری را آغاز می کند . این تناسب و تنظیم بر اساس روشنایی روز ، باعث می شود که هر روز با کوتاه شدن شب و بلند تر شدن روز ساعت هم جلو کشیده شود  و کسانی که نوبت شب هستند در روزهایی بلند تابستان ، از روشنایی روز هم استفاده کنند .البته در درون هر دوازده ساعت نیز اینکه چه کسی اول شب یا وسط و یا آخر شب آبیاری کند، به شیوه نوبتی خواهد بود.
• مبدأ مکانی: آب از اول آبادی یعنی جایی که قنات  به جویهای مختلف برای آبیاری زمین ها در جهات مختلف وصل می شود،تقسیم بندی می شود، این نقطه را به اصطلاح بند یا آب بست می گویند. ساعت آبیاری هر فرد- به میزان ساعت مالکیت خود- از زمانی که آب از آب بست به سمت زمین هایش روانه می شود، محاسبه می گردد.بنابر این اگر مسافت زمین فرد با  آب بست، زیاد باشد؛ مدت زمانی به  طول می انجامد تا آب به زمین برسد اما ساعت آبیاری از لحظه ای که آب از آب بست روانه می شود ، محاسبه می گردد.از این رو اگر زمین نفر بعدی در کنار زمین فرد مذکور باشد ، برای آن که فرد اول_ به سبب زمانی که سپری شده است تا آب به زمینش برسد –متضرر نشود، باید به اندازه آن زمان_زمان رسیدن آب از آب بست به زمین-صبر کند ،به مدت زمانی که طول می کشد آب به زمین برسد ،راه- آب [rah-ab] می گویند.معمولا میزان دقیق راه- آب توسط افراد معتمد و به صورت تجربی محاسبه می گردد و برای آنکه اختلافی پیش نیاید در صورت تردید و شک ،زمان دقیق با حضور افراد دقیقا محاسبه می گردد.

بنابراین تقسیم بندی و نظام نوبت بندی کاملا دقیق و بر اساس ساختاری مشخص و با حضور و اعلام نظر همه افراد انجام می پذیرد.لایروبی قنات و جویها نیز بر همین اساس و با توجه به ساعت آبی که فرد آن را مالک است،مشخص می شود،بدین معنا که هر کس ساعت آب بیشتری داشته باشد باید تعداد نفر/روز کارگری که برای قنات کار انجام می دهد، بیشتر باشد.
بعد از فصل زمستان و در اوایل بهار قبل از لایروبی قنات باید جویهای آب اصلی که اصطلاحا بدانها شاه-جوی[shah-joy] یا در لهجه محلی شا-جوغ[sha-joogh] می گویند،لایروبی شوند. سرمای هوا و ریزش خاک های اطراف جویها لایروبی آنها را لازم می سازد ،از این رو باید نخست جویها لایروبی و اصطلاحا رُفته[rofte] شوند.
برای نظم بخشیدن به کارهای قنات هر ساله یک نفر به عنوان مسئول انجام کارهای قنات از میان اهالی انتخاب می شود و چنانچه همه از عملکرد او راضی باشند و خودش نیز تمایل به ادامه کار داشته باشد،مأموریت او تمدید می گردد.طبیعی است که هر کار جمعی نیاز به مدیر دارد، برای انتخاب مدیر ابتدا افرادی داوطلب می شوند و بعد پس از شور و مشورت یکی از آنها انتخاب         می گردد.فردی که انتخاب می شود باید فردی منظم، مودب، قابل اعتماد  باشد و با کسی رودربایستی نداشته باشد. ضمنا نباید مشغله کار شخصی اش زیاد باشد،چراکه باید برای انجام امور محوله وقت کافی داشته باشد.به این فرد در اصطلاح محلی سرکار [sar-kar]می گویند. سرکار درواقع مدیری است که کارهای قنات(سرکشی به قنات در طول سال)   و ازجمله لایروبی جویها و قنات را اداره می کند. از آنجا که خبر کردن همه شرکا از عهده یک نفر بر نمی آید،او همه کارها را از طریق سرطاق ها(نمایندگانی انتخابی هر شبانه روز) به اطلاع شرکای قنات می رساند.بنابراین نخست در یک جلسه عمومی تاریخ جوی روبی مشخص می شود.سپس سرکار قنات به سرطاق ها(که هشت نفر هستند) اطلاع می دهد که از شبانه روز دو نفر کارگر برای کار قنات بفرستند.یعنی هر 12 ساعت یک نفر،سرطاق نیز با هماهنگی با افراد و مالکان شبانه روز به نوبت و بر اساس ساعات آب، افرادی  را می فرستد. صبح روزی که کار لایروبی از آن روز شروع        می شود، کارگرها در میدان آبادی و مقابل مسجد جمع  می شوند.سرکار فهرست شرکا و اینکه آب آنها در کدام شبانه روز است را در دست دارد.به این فهرست دقیق اصطلاحا رشن – نامه [rashn-nameh]گفته می شود.
سرکار از روی رشن-نامه می خواند که از هر شبانه روز چه کسانی آمده اند،نام آنها را یادداشت می کند و بعد برای شروع کار به آب –بست می روند .برای شروع کار سرکار به هر نفر چند مترا برای لایروبی می سپارد و پس از تقسیم کار،بر نحوه انجام کار آنها نظارت می کند. او 16 نفر کارگر دارد و باید طی 8 روز تا 12 روز (بستگی به میزان خرابی جویها دارد) کار را تمام کند. مسافتی که هر روز باید تمیز شود،تقریبا به صورت سنتی مساوی و از قبل تعیین شده است.اگر از یک شبانه روز کارگر یا به اصطلاح محلی مرد کار یا آدم کارنیاید یا کمتر بیاید ،برای بار اول به سرطاق مربوطه تذکر داده می شود و درصورت تکرار به اهالی گفته می شود و فرد ناچار است زیر فشار حرف اهالی و برای گریز از شماتت آنها خودش را با جمع هماهنگ کند.لایروبی جویها معمولا  اوایل فروردین و قبل از شروع تقویم سال آبی انجام می پذیرد.
پس از لابروبی جویها نوبت به زدن خزه های قنات که در اصطلاح محلی خره [kharre]؛ گره [gorreh] نامیده می شود،میرسد. سرکار قنات ، با موافقت اهالی محل، روز شروع کار را که معمولا اواخر اردیبهشت ماه است تعیین می کند. از آنجا که وقتی آب گل الود است و خزه ها در آن هستند ، سرعت آب بیشتر است و این آب در آبیاری سرعت بیشتری دارد و مساحت بیشتری را نسبت به ایام معمولی سال آبیاری می کند،باید همه اهالی به نسبت خود از این آب استفاده کنند، لذا اصطلاحا آب را طاق و نیم طاقی می کنند ،یعنی اینکه همه شرکا نصف ساعات آب خود از آب استفاده می کنند، زدن خزه ها 4 روز طول می کشد و ساعات 8 روزه به چهار روز کاهش    می یابد و بعد از انجام کار دوباره رشن به روال سابق خود باز می گردد.
چند هفته بعد از آن نوبت به لایروبی قنات می رسد، از آنجا که برای لایروبی قنات باید کارگران داخل آب بروند، معمولا زمانی که هوا کمی گرمتر شده است یعنی اواخر خرداد ماه برای اینکار انتخاب می شود. قنات را از آخر به اول لایروبی می کنند یعنی از محل آب  بست کار لایروبی شروع می شود و به سمت جلو یعنی چاهای قنات کار ادامه می یابد. در نزدیکی آب بست عمق آب بیشتر است اما  افراد می توانند از درون آب گلها و خزه ها را مستقیما بر شانه های مسیر قنات که اصطلاحا به آن پون[poon]می گویند، بریزند. کار لایروبی قنات دو هشت یا 16 روز طول می کشد. 8 روز اول که دیواره های قنات کوتاه تر است و نیاز به کارگر کمتری دارد. از هر شبانه روز یک نفر برای کار  فرستاده می شود. اما از روز نهم که  قنات عمق بیشتر یافته است و باید گل و لای از ته قنات به بالا کشیده شود نیاز است که چند نفر نیز در دیواره ها مستقر شوند و گل و لای را به نفری که  بالاتر از آنها  ایستاده، بدهند تا سرانجام گل به بالا برسد. گاه چهار نفر کار گر با فاصله چند متر بالای سرهم قرار می گیرند و گل از چاله اول به چاله بالاتر ریخته      می شود.از این رو در این مواقع به کارگر بیشتری نیاز است و لایروبی  قنات به اصطلاح32 نفری می شود. یعنی از هر شبانه روز 4 کارگر برای قنات فرستاده می شود.
کار کارگران در قنات نیز دارای اسلوب خاص خود است. هر روز دو بخش کاری دارد، صبح و عصر. در ابتدای هر بخش کاری سرکار می پرسد که چه کسانی داوطلب هستند که داخل آب بروند . کار داخل آب سخت تر است.نیاز به قدرت بدنی بیشتری دارد.از این رو افراد قویتر داخل آب می روند و گل و لای را درون چاله ای که کنار آب است می ریزند.معمولا چند ردیف چاله از  کنار آب تا بالای دیواره قنات کنده می شود. افراد داخل آب گل و لای را در چاله اول می ریزد، فردی که کنار آب است،گل ها را در چاله بالای سر خود و فرد دوم در چاله سوم بالای سر خود و در نهایت به چاله آخری می ریزد. این کار به صورت سلسله مراتبی ادامه پیدا می کند.وقتی گل های آن محدوده تمام شد، باید همین نظام در مسافتی جلوتر برقرار شود از این رو چون کار کسی که در چاله   کنار آب هست ، سخت تر است،او به چاله آخر می رود و فردی که بالای قنات بوده و کارش ساده تر بوده ، کنار آب  می آید . به این روش تعویضی اصطلاحا کلاغ پر می گویند. 

زدن خزه های قنات  علاوه بر بهار یکبار دیگر نیز در مهرماه و هنگام بذرپاشی انجام می گردد.گاه در فصل بهار و یا پائیز آب را برای کسانی که از قنات شریک نیستند اما به هر حال زمین های    بی آب را کشت کرده اند ، به اصطلاح میان یا میون [miyoon] می کردند.آب را میان کردن یعنی اینکه کسانی که آب ندارند به میزانی که لازم دارند از آب قنات استفاده کنند و و به هر میزان که لازم دارند آب را از سرکار بخرند. پولی که از این راه حاصل می شد، در واقع برای کارهای عمرانی قنات که نیاز به پول داشت استفاده می شد و یا هزینه زحمات سرکار قنات را تأمین      می ساخت. سرکار قنات لازم نبود در ازای آبی که استفاده می کند کارگر بفرستد و حتی          می توانست روزهایی که  در قنات کار می کند خودش به عنوان کارگر یکی از شرکا به حساب آید و مزدش را از فرد مورد نظر بگیرد و بدین شکل زحمات او نیز جبران می شد.

آنچه که بیان گردید گزارشی از یک کار مهم و دسته جمعی در روستاست. این کار دسته جمعی و نحوه انجام ان بسیار دقیق و حساب شده است و پیشینیان حساب همه نکات و دقایق و ظرایف آن را نموده اند.این سنت سابقه ای کهن دارد.و روایت ها و خاطراتی که پیران کهن ابادی نقل        می کنند از این حکایت دارد که قنات بارها ریزش کرده و مردم با توافق و همدلی بارها آن را از نو ساخته اند و تعمیر نموده اند. متاسفانه هرچقدر فن اوری و ابزارهای مکانیکی امروز کشاورزی و زندگی انسان را ساده کرده اند، دور شدن از باورها و سنت های گذشته روحیه کار جمعی را در زندگی ما از بین برده است. سنت لایروبی قنات به عنوان یک عمل گروهی و اجتماعی ، نشان از فرهنگی غنی و ریشه دار  در حوزه کار گروهی و مسئولیت پذیری دارد.بنابراین درس هایی را که   می توان از این سنت کهن گرفت ، به ترتیب ذیل خلاصه می گردد:.
• مشاوره و همفکری:مردم روستا وقتی می خواهند زمان لایروبی  و حتی استفاده از قنات را مشخص کنند در جلسه ای با حضور ریش سفیدان با تجربه ده این کار را انجام می دهند و به یک تصمیم جمعی می رسند.
• با توجه به تغییرات آب و هوایی که در سالهای مختلف متفاوت است، تعیین زمان برای انجام کارها نیز با ان تناسب دارد و کاملا ثابت نیست. به عبارت دیگر مردم روستا در این کار سنتی بر تغییر و در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی تأکید دارند و جوانب امر را هر سال متناسب با ان در نظر می گیرند.
• استفاده بهینه از روشنایی روز و بالا رفتن بهره وری: شاید برخی چنین بپندارند که تغییر ساعت به منظور استفاده بهینه از نور روز را غربیان برای نخستین بار برگزیده اند اما نگاهی گذرا به چگونگی فعالیت آبیاری در روستا به منظور استفاده بهینه از نور روز نشان می دهد که در این سنت کهن مردم ،مبدأ زمانی کار خود را طلوع آفتاب مشخص        می کردند  و بالطبع هر هفته با توجه به بلند تر شدن روزها در بهار این ساعت مبدأ تغییر می کرد ،بدین ترتیب در تابستان که روزها بلند تر بود، بخشی از ساعات نوبت شب نیز از روشنایی روز استفاده می کردند.و در پائیز که روزها کوتاه می شد بالطبع فقط ساعت های کمی از نوبت روز به شب کشیده می شد.این نظام نشان می دهد که پیشینیان  در فرهنگ گذشته برای استفاده بهینه از زمان و نور روز کاملا تأمل و تدبر کرده اند .
• رعایت انضباط و مسئولیت پذیری: اینکه همه مردم به این قواعد پای بند باشند اصلی مهم در حیات این روند تا زمان ماست.چنانچه افراد می خواستند به نوعی از وظیفه خود سر باز زنند و یا شانه خالی کنند، بالطبع قنات و رگ حیات  اقتصادی روستا ادامه پیدا       نمی کرد.کمتر کسی را می توان یافت که به دنبال راهی برای سر باز زدن از کار گروهی  باشد. گاه پیرمردانی که خودشان توانایی کار نداشتند و  کارگری هم برای نوبت خود پیدا نمی کردند آنچنان غمگین می شدند که گویی خطایی بزرگ مرتکب شده اند و بلاخره آنقدر تلاش می کردند تا کسی را به عنوان مرد قنات_کارگری که برای لایروبی قنات می رود- پیدا کنند.
(متأسفانه در زندگی شهر نشینی امروز افراد یک بلوک یا آپارتمان برای انجام کارهای مشترک ساختمان مشکل دارند و گاه برخی افراد از پرداخت  هزینه های خود سرباز    می زنند و هیچ عذاب وجدانی هم ندارند)
• نظام کاری عادلانه و دقیق:  این نظام کاری گویی توسط کارشناسان متخصص تنظیم شده است، چراکه اولا همه جوانب کار سنجیده شده و  در هیچ موردی بر کسی ظلمی روا      نمی شود.بالطبع در چنین نظامی هیچ کس ناراضی نخواهد بود و همه با همدلی برای عمران آبادی کار می کنند.
•  مشارکت مردم در تصمیم گیری: در این نظام هر ساله فرد می تواند جای خودش را تغییر دهد ، یعنی اگر ببیند کسی که در شبانه روز آبی با او به اصطلاح محلی  هم-آب[ham-ab] است، هماهنگی با وی ندارد و با هم مشکل دارند، سال بعد می تواند با افراد دیگری هم –آب شود.بنابر این همه چیز با نظر جمع و با رضایت آنها و با توافق با آنها تعیین می شود، طبیعی است که در چنین نظامی فرد خود را سهیم می داند و فعالانه نیز مشارکت می نماید.


این سنت کهن و دیگر سنت های دیرپای که طی سالیان سال مردم سرزمین ایران با آنها زیسته اند و در سایه همدلی و تلاش آب را از فرسنگها راه و از دل خاک برای کشت و زرع بر روی زمین آورده اند ، نکات بسیاری برای آموختن دارد، اما دریغ که همچون سخن لسان الغیب آنچه را که خود داریم ، از بیگانه تمنا می کنیم. قنات های پر آبی که امروزه  جایشان را موتورها و چاه های عمیق و نیمه عمیق داده اند ، بی هیچ هزینه ای قرنها دشت های این سرزمین را آباد کرد ه اند و ثمره ابزارهای مکانیکی امروز ، فقط سرسبزی مقطعی و نابودی طبیعت بوده است.جا دارد که فرهنگ گذشته ایران کهن سال را یکبار نه برای رجعت بی چون چرا به آن بلکه برای درس گرفتن و بنیان نهادن زندگی امروز بر پایه تجربه های گذشته مرور کنیم.

منابع و مآخذ:
* اطلاعات این مقاله از طریق مشاهدات نگارنده و مصاحبه با اهالی گردآوری شده است
1- الکرجی ، ابوبکر محمد الحسن الحاسب، استخراج آب های پنهان، ترجمه حسین خدیوجم، تهران،انتشارات بنیاد فرهنگ ایران،1345
2-تفضلی ، احمد، مینوی خرد،تهران ، توس،1385
3-جنیدی ، فریدون، مقالات کرمان شناسی،1369

4- رضی، هاشم، زرتشت، پیامبر ایران باستان، تهران ، بهجت ،1383

اين مطلب تاکنون 8126 بار مشاهده شده است.
مطالب مرتبط با دکتر محمد اخگری

نگاهی به سنت لایروبی قنات در روستای دستجرده گلپایگان



نام و نام خانوادگي:
پست الکترونيک:
سايت يا وبلاگ:
متن پيام:
تصوير امنيتي:



آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد.


آب و هوا

پیام های کلی سایت

تماس با ما


كلیه حقوق برای پدید آورندگان 
.:: آخاله ::. محفوظ است. | طرح و اجرا : توحید نیكنامی   | به روز رسانی محتوایی : محمود نیكنامی  
 | .Copyright © 2003-2012 Akhale.ir. All Rights Reserved
|
 | Powered By Tohid Niknami | E-Mail :
Akhale . com @ gmail . com |