آخرین به روز آوری سایت چهارشنبه ۸ فروردین ماه ۱۴۰۳

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ . وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ . لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ . سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ



آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد...



دارو درمانی دربیماری های التهابی آرتریت روماتویید و نقرس


پوشاک (برند)


نمادی شایسته در آیینه فرهنگ گلپایگان - دکتر ابراهیم جعفری


یادی از گلپایگان - استاد سعیدی


مهندس علیقلی بیانی ، فرزانه‌ای از جنس آب - استاد علی اکبر جعفری

در آغاز مسول ساختن سد اختخوان مهندس طالقانی بود ولی به علت ساختن سد کرج استعفا داد و مهندس علیقلی بیانی که رشته تحصیلی اش مرتبط با سدسازی و لوله کشی شهرها بود به اختخوان رفت و دوسال و نیم آن جا ماند و کار سد را به سرانجام رساند.


" سمنو " به یاد "بی بی" ..... توحیدنیکنامی

ننه جون من سمنو می‌خواهم یار شیرین دهنو می‌خواهم
عاشقم من به لقای سمنو سر و جانم به فدای سمنو
سمنو خوب تر از جان من است سمنو شیره‌ی دندان من است
من که در مطبخِ تو آشپزم سمنو را به جه شکلی بپزم؟
ننه جون ارث به اولاد بده سمنو را تو به من یاد بده


ویدئوی مناره سلجوقی گلپایگان

مناره سلجوقی گلپایگان که از آن به عنوان بلندترین مناره آجری نام می برند ، گویی امتداد پیشینه کهن این خطه را برابر دیدگان هر هنر دوستی آشکار می کند این بنا که به عنوان بلندترین مناره آجری سلجوقی قرن پنجم هجری قمری ایران از آن یاد شده با قدمتی حدود 900 سال همچنان در برابر عوامل طبیعی زلزله، باد، باران، سرما و گرما سرفراز برجای مانده است.











مختصر زندگینامه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی رحمت الله علیه

شادروان آیت الله آقای حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی در سال1300شمسی متولد شد .از کودکی تا حدود 14 سالگی دروس قرآنی، ادعیه اسلامی ، دیوانهای سعدی، حافظ، مثنوی، مجموعه‌های اشعار عارفانه شیخ شبستری و کتب درسی آن روزگار را در مکتبهای مستقر در کنجدجان گذراند.در عین حال او هم مانند تمام کشاورز زادگان به فعالیتهای کشاورزی و دامپروری آن دوران با کارکنان خانه همکاری میکرد

نزدیکان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی

 

مختصری از زندگینامه
حضرت آیت الله آقای حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی
(رضوان اله  تعالی علیه)

 



تولد و دوران کودکی:

 شادروان آیت الله آقای حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی در سال1300شمسی مطابق شناسنامه(طبق روایت های پدر و مادرشان 30 بهمن 1302) متولد شدند.از کودکی تا حدود 14 سالگی دروس قرآنی، ادعیه اسلامی ، دیوانهای سعدی، حافظ، مثنوی، مجموعه‌های اشعار عارفانه شیخ شبستری و کتب درسی آن روزگار را در مکتبهای مستقر در کنجدجان گذراند.در عین حال او هم مانند تمام کشاورز زادگان به فعالیتهای کشاورزی و دامپروری آن دوران با کارکنان خانه (همواره چند کارگر و برزگر در خانه پدرشان برای کارهای زراعی و نیز برای امورات اجتماعی حضور داشتند) همکاری میکردشادروان آیت الله آقای حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی در سال1300شمسی مطابق .لازم به ذکر است که حداقل 14 پشت آن بزرگوار از شریف‌ زادگان منطقه، امین و مورد اعتماد مردم بودند و مردم آن نواحی انواع مشکلاتشان را در حضور آن بزرگواران طرح و مرتفع می‌کردند.

تحصیلات:
از سال 1318تا سال 1321 در مدرسه مرحوم آیت الله وحید گلپایگانی گوگد مشغول تحصیل مقدمات شدند. در این بین به حوزه‌های علمیه اراک و کرمانشاه رفتهو دروس مقدمات را گذراندند. همزمان با تشکیل حوزه علمیه قم توسط حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و مهاجرت بزرگانی مانند آیات عظام بروجردی و گلپایگانی به قم، با سفارش و تاکید حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی ایشان هم از مهر ماه 1321 راهی قم شدند.مابقی مقدمات و ادبیات را نزد اساتید وقت از قبیل؛ حضرات آیات مرحوم حاج شیخ عبدالجواد اصفهانی و مرحوم آیت الله علویتلمذ نمودند. دروس سطح از قبیل رسائل و مکاسب را خدمت مرحوم آیت الله فرید گلپایگانی و بعد از مراجعت ایشان به تهران، بقیه سطح و کفایه را تماما در محضر حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی باتمام رساندند.
بقیه مکاسب را خدمت حضرت آیت الله حاج آقا روح اله کمالوندخرم آبادی و خیارات مکاسب را خدمت حضرت آیت الله العظمی آقای حاج سید احمد آقا خوانساری باتمام رساندند.
دروس خارج فقه را به مدت 9 سال، از سال 1327 تا 1336 در محضر حضرت آیت الله العظمی بروجردی گذراندند و به درجه اجتهاد نائل آمدند. ایشان جوان‌ترین شاگرد کلاس درس خارج  فقه حضرت آیت الله العظمی بروجردی بودند.همزمان در دروس خارج فقه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی هم شرکت میکردند. (رساله عملیه دست نویس در این زمان به تایید حضرات مراجع میرسد.)
فقید سعید،دروس فلسفه را نیز همزمان با دوره فوق نزد علامۀ فقیدحضرت آیت الله طباطبایی تلمذ نمودند.
 ایشان موفق به درک محضرو حضور در کلاسهای عرفان حضرتآیت الله العظمی آقا سید جمال گلپایگانی شدند.

ایشان همراه با حاج شیخ حسینعلی منتظری، حاج شیخ مرتضی مطهری و حاج شیخ خندق آبادی، اولین 4 نفری بودند که در درس اصول امام خمینی در مسجد مرحوم سلماسی شرکت کردند و هسته اولیه دروس اصول امام را تشکیل دادند.
همزمان با تحصیل دروس خارج  فقه، دروس مقدمات، سطح و خارج را در حوزه علمیه قم تدریس می کردند.
سایر اساتید ایشان عبارتند از: حضرت آیت الله العظمی آقا سید محمد تقی خوانساری، حضرت آیت الله العظمی حجت کوکمره ای،حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، حضرت آیت الله حاج شیخ عبد النبی عراقی
از ابتدای سال 1360 تا سالهای 82-83 بعنوان استاد در حوزه علمیه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی شهرستان گلپایگان تدریس نموده و شاگردان بسیاری، اعم از آقایان و خانم ها را تربیت کردند.

مهاجرت به کنجدجان:
در سال 1336، به دعوت و اصرار پدر و عده‌ای از مردم محل و تایید و تاکید حضرت
آیت الله العظمی گلپایگانی بمدت چهار سال در ماههای رمضان به موطنشان،کنجدجان (گلشهر فعلی)مراجعت مینمودند و پس از آن برای همیشه به کنجدجان برگشتند.در آن دوران بزرگترین مشکل مردم منطقهکنجدجان 4-5 هزار نفری،کمبود آب در سطح بسیار وسیع بود.قنات قبلی منطقه منصوب به هما بنت بهمن از دوران هخامنشی-اشکانی بود. (اصولا حکام کشور و ولایات، اقدام به احداث قنات می‌کردند). روحانیجوان از همان دوران مشغول احداث قنات نوی کنجدجان شدند. بیش از 15 سالقناتی با 52 حلقه چاه و عمق 5/2 متر الی 54 متر مشغول و کاریز و کوره ارتباطی حلقه چاه ها از مبدا تا انتها به طول 2100 متر با حداقل ابعاد، حفر گردید. خشکسالی بیداد می‌کرد و اکثر مردم در شرایط بسیار نامناسب اقتصادی بودند. متاسفانه کمبود بودجه و مطالبات مقنی ها و کارگران و نیز عدم همکاری مردم به علت فقر مادی،نه تنها باعث توقف قنات می شود، بلکه بدهی ها باعث می شود ایشان مجبور به فروش کتاب های خطی خود میگردند.
کتاب هایی که با عشق و علاقه ی فراوان تهیه شده بود.ایشان همواره از این قسمت از زندگی خویش به تلخی یاد میکردند.فروش کتب خطی نیز جوابگوی بدهی ها نمی شود.لذا ایشان جهت پرداخت مابقی مطالبات، مجبور به فروش فرش های منزل خود می شوند.مشکلات فوق الذکر و پی گیری سایر کارهای مربوط به قنات ایشان را مجبور به ترک قم کرده و به تدریج در کنجدجان بصورت تمام وقت مستقر می گردند که البته در این زمان از مطالعه ی بیشتر استفاده می کردند.

هم زمان به رفع مشکلات دینی و مسائل فقهی مردم منطقه می پردازند و به مرور زمان به کارهای شرعی مردم از قبیل پاسخ به سوالات شرعی و رفع مشکلات دینی مردم و نیز رفع اختلافات مردم اعم از خانوادگی و اجتماعی، عقد و ازدواج و انعقاد قراردادها و خرید و فروش های مردم منطقه اقدام می نمایند که هنوز در کنجدجان قباله هایی هست که با دست خط ایشان میباشد.
فعالیت های عمرانی برای منطقه:
مردم منطقه برای احداث قنات بر اساس سهم آبی که از قنات قبلی داشتند، کارگرمی فرستادند. مرفه تر ها موظف بودند که مبالغی برای دستمزد استادکارها نیز بپردازند. مرحوم آیت الله فیاضی علاوه بر امامت مسجد جامع و رسیدگی به مسایل اجتماعی منطقه،هر روز پیاده به قنات جدیدالاحداث در چهار، پنج کیلومتری محل سر میزدند و مراحل بعدی احداث قنات را برنامه ریزی و برای تهیه ابزار و ادوات مورد نیاز، اقدام میکرد.متاسفانه با بروز خشکشالی طولانی،فقر عمومی و بی توجهی مسئولین مملکتی، مشکلات اقتصادی چنان وی را در سختی گذاشت که همانگونه که بیان گردید، مجبور شدندکلیه کتب خطی و حتی فرشهای منزلشان را نیز بفروشند تا دستمزد حفاران را بپردازند. البته مردم هم کارگر می‌فرستادند و همکاری می‌کردند، اما توانشان محدود بود.تلاشهای آن مرد بزرگوار فقط به احداث قنات محدود نشد بلکه با مدیریت ایشان :
دو باب حمام‌های خزینه‌دار را در محل تخریب کردند و به شیوه بهداشتی مدرن(دوشی) بنا کردند. برای محل زندگی همشهریان؛درمانگاه، غسالخانه،پاسگاه ژاندارمری، صندوق قرض‌الحسنه،  بیمارستان،کلینیک دندان‌پزشکی، اداره گاز، ساختمان مخابرات و تجهیزات مربوطه، ساختمان دهداری، کمک به تاسیس بانک های ملی و صادرات، زمین نیروگاه، ساختمان  ورزشگاه، سیلوی ذخیره غلات، مرکز بهداشت و.... ساختند.


                                                            

مساجد جامع کنجدجان(گلشهر)، امام حسین (که قبلا شبستان مسجد جامع بود) و مسجد صاحب‌الزمان،با سالها کار و تلاش ایشان با عظمت و زیبایی و ظرافت فعلی ساخته شد. گنبد بزرگ مسجد جامع گلشهر در سالهای آخر، طبق طرح گنبد مسجدالنبی(ص) در مدینه (با توجه به نظر و دلیل ویژه ایشان)ساخته شد.

مسجد جامع کنجدجان که در دو قسمت یکی شبستان و دیگری مسجد قدیمی بود و مخروبه شده بود را جهت احداث به سبکی در شان  روستا و شهر شروع کردند.اول قسمت شبستان رابا تیر چوبی بنا نموده و مسجد قدیمی را تخریب کردند و با توجه به خشتی بودن و اینکه فضای زیادی را دیوارها اشغال می کرد. بصورت 4ستون با ارتفاع مفید 8 متر در ابعاد 30 متردر18متر بنا کردند و پس از تکمیل آن، شبستان را که بصورت مسجدی چوبی بنا شده بود با سبک قدیم و مصالح روز به نام مسجد امام حسین (ع) شروع کردند که بسیار زیبا با ابعاد 25 متر در 12متر و ارتفاع 8 متر بصورت طاقی- آجری احداث کردند.
 
ایوان های مسجد را هم تکمیل نموده که اکنون مورد بهره برداری واقع شده است. همچنین چون مسجد جامع تاسیس شده فاقد گنبد بود، گنبدی با طرح گنبد مسجد النبی(ص) شهر مدینه  با ارتفاع 14 متر و عرض مقطع 6/11 متر با رنگ سبز روشن و نور پردازی لازم احداث نمود که این گنبد، گنبد بیرونی است و اخیرا خود را جهت محاسبات اولیه و احداث گنبد داخلی آماده می کردند و حتی مقداری از هزینه های آن را تامین نموده بودند ولی عمر پر برکتشان اجازه ی اتمام آن را نداد. لکن سفارش اکید جهت احداث آن را داشتند. ایشان همواره آرزو میکردند(و پی گیر بودند) که بتوانند کتابخانه ای در خور و شأن مسجد جامع در جوار آن تاسیس کنند و در صورت امکان پارکینگی در کنار مسجد جامع احداث نمایند،مبادا کهتصادفی رخ دهد.

احداث جاده گلپایگان به کنجدجان به عرض 45 متر در داخل آبادی بسیار پر زحمت بود. از یک طرف استانداری اصفهان به دلیل هزینه‌های بالا و از طرف دیگر بسیاری از مردم که منازلشان در محل احداث این پروژه بزرگ تخریب می‌شد، مخالف بودند. اما مرحوم حاج شیخ که آینده‌نگر بود، اصرار کرد که اجازه نخواهد داد عرض راه کمتر از 45 متر باشد.مسئولین با شرط یاد شده موافقت کردند ولی مسئولیت و هزینه های مربوطه را به عهده ی مرحوم آیت اللهحاج آقای فیاضی نهادند و فرمانداری وقت به عنوان ضمانت از ایشان چک سفیدی دریافت کردند که هنوز هم این چک عودت داده نشده است.به هر ترتیب با فروش زمین های مجاور خیابان و کمک و مساعدت معدن داران محترم گدار سرخ و لایبید و حتی معادن قرقچی،بدون کمک مالی دولت،جاده 45 متری در روستاهای مذکور باز گردید. احداث پل‌های متعدد در مسیر،‌توسعه و گسترش راههای داخل محل و آسفالت کوچه های اصلی نیز در همین راستا بود.
از آغاز انقلاب با پیگیری مداوم،ملاقات با مسولین استان و وزارت نیرو، برق‌کشی کامل کنجدجان، وداغ، فیلاخص، ورزنه و دم‌آسمان با بهترین وسایل و مصالح از اقدامات ایشان بود.
برای تاسیس بانک صادرات در روستا، همکاری تنگاتنگ داشتند تا مردم جهت کارهای خودبه اطراف مراجعه نکنند، مسجدی به نام مسجدصاحب الزمان (عج) راتاسیس و احداث آنرا به پایان رساندند در ساختمان مساجد مرحوم حاج علی و مسجدمرحوم ملاحسن همکاری لازم را داشتند ، کانال قناتمقابل مسجد صاحب الزمان را احداث وبه صورت آبنما ساختند.ساختمان اولین غسالخانه توسط ایشان احداث گردید.
دراحداث ورزشگاه های کنجدجان ضمن واگذاری زمین و همکاری در ساخت و تجهیز آنها، از کلیهامکانات موجود جهت ورزش جوانان استفاده نموده تا جوانان اوقات فراغت خودرا تلف نکنند.
برای توسعه بیشتر روستا و جلب نظر دولتها، ساختمانی در شمال شرق روستا به عنوان ساختمان دهداری احداث نمودند که پس از شهر شدن روستا، مدتی شهرداری و اکنون ساختمان شورای شهر می باشد.
واگذاری زمین برای احداث:2 باب دبیرستان ابوذر(8000 متر) و حضرت مریم(5000 متر)، راهنمایی رسالت (3000 متر)، مدرسه ابتدایی (3000 متر)، زمین فوتبال، مرکز بهداشت و بیمارستان، مخابرات، دهداری، سالن ورزش، سیلوی ذخیره غلات، پست تبدیل فشار قوی، پاسگاه ژاندارمری، اداره گاز، پارک تفریح 7000 متر و.......
رشد روستا چشمگیر شده بود و پاسگاه قدیمی که اجاره ای و مخروبه بوده را با همکاری با ژاندارمری وقت در زمینی که خود واگذار کرده بودند احداث کردند و همکاری لازم را نمودند.درمانگاه که در یکی از محله های دور روستا تاسیس شده بود و فاقد امکانات بود را در مجاور بلوار اقدام به احداث نموده و تحویل مرکز بهداشت دادند.
با پی گیری زیاد،از وزیر محترم وقت پست و تلگراف قول ایجاد یک مرکز تلفن را در کنجدجان با 250 شماره تلفن را گرفتند و خود تعهد دادند که با فروش امتیاز این شماره ها،ساختمانی احداث نمایند جهت مرکز مخابرات که این کار را کردند و هم زمان ساختمان اداره پست را احداث نمودند.
ساختمان صندوق قرض الحسنه را پس از تاسیس در کنجدجان وقف کردند، 6باب مغازه جهت مسجد جامع ساختند و آنرا وقف کردند که مسجد درشرایط لزوم از وقوفات آن بهره مند شود.
زمان جنگ تحمیلی، دولت با تحریم ها و مشکلات نمی توانست کمکی به شهرها و روستاها بکند.لکن اتحادی که ایشان به وجود آورده بودند باعث رفع مشکلات روستا می گردید.احداث بلوار با همکاری و جدول گذاری توسط بنیاد محترم مسکن انجام شد و ایشان برای زیبا سازی محیط اقدام به درختکاری وسط بلوار نمود.همزمان چون روستا فاقد آب لوله کشی بود اقدام به فروش انشعاب و ایجاد لوله کشی و استفاده مردم از آب لوله کشی را نموده که عملا استفاده از چاه های خانگی به مرور از بین رفت و حتی از درآمد آب لوله کشی به جبهه ها کمک می کردند.
وزرای بهداشت و درمان، مخابرات، نیرو، کشاورزی به حضور ایشان رسیدند و با اهداف ساخت و ساز ایشان آشنا شدند. آیت الله مهدوی کنی وزیر کشور سالهای اول دهۀ 1360، به ایشان گفته بود زحمات شما بسیار مهمتر و طاقت فرساتر از اغلب وزرای کابینه است. وزرای مخابرات و کشاورزی هم قبول داشتند که طرحها و پیشنهادات ایشان بسیار دقیق و مثبت است و ایشان را شیخ بهایی عصر می‌نامیدند.
در این ارتباط (برق‌کشی، لوله‌کشی آب،احداث منبع آب، جدول‌کشی مسیر داخل آبادی،غرس درختهای میان بلوار به طول 4 کیلومتر و میدان مرکزی گلشهر فعلی) را با کادری 3 نفره انجام دادند و حداقل قیمت آب را از مردم دریافت می‌کردند. پیگیری ساختمان‌های بهداری، احداث 6 باب دبستان و دبیرستان،پیگیری ساخت سردخانه و سیلو ودر مجموع بیش از هفتاد پروژه عمرانی با مسئولیت، نظارت و مدیریت کامل آن فقید سعید انجام شد.

فعالیت های فرهنگی:
اولین دبیرستان دخترانه کنجدجان با اصرار وی و پذیرش تدریس دروس ادبیات، عربی، تعلیمات دینی، اجتماعی(حدود 25 ساعت در هفته برای مقاطع مختلف)، تاسیس شد.
در تمام این دوران حدوداً 47 ساله، در گلشهر فعلی مشکلات حقوقی، از درگیریهای خانوادگی گرفته تا مسایل اجتماعی توسط ایشان حل و فصل می‌شد. رئیس دادگستری گلپایگان و دادستان بعدی اصفهان و تهران میگفتند اگر حضور پر برکت آقا نبود فقط منطقه کنجدجان چندین شعبه دادگاه نیاز داشت، امنیت منطقه مرهون حضور معظم له است.

چون از وضع روستا با خبر بوده و مالکین را می شناختند، از زمین های مشاع اطلاع کافی داشتند و آنها را به مسئولین مربوطه جهت احداث سه واحد آموزشی در 2 طبقه واگذار نموده که این سه واحد مدرسه در آنها احداث گردید و در ساخت آنها مشارکت با همکاری مردم داشتند.

قانع وصرفه جو بودند، ازتشویق محصلین به تحصیل و نیل به درجات بالاتر هیچگاه فروگذار نبودند، و خود نیز در این زمینه در اکثر علوم پیشقدم و الگو بودند بطوریکه برای یادگیری زبان فرانسه و نیز زبان انگلیسی مدتی در این کلاسها شرکت نموده بودند. حتی در روزهای آخر عمر پر برکتشان نیز هر روز، روزی چند ساعت مطالعه داشتند.

با همه اقشار در ارتباط بودند.طیف سنی دوستان ایشان،از کودکان تا کهن سالانبود.نسبت به دورنمای زندگی بسیار خوش بین و صبور بودند.

فعالیت های اجتماعی و خصوصیات شخصی:
همچون پیغمبراسلام(ص) در هرمحل که مشرف میشدند اول نسبت به ساخت مساجد و مکانهای عام المنفعه میکوشیدند وخود درکارها پیشقدم بودند.همچون مولایش حضرت علی(ع) برای رفاه مردم به حفر چاه پرداخت، با الگو از امامان محمدباقر(ع) وجعفرصادق(ع)، مدرس وشکافنده علوم بودند.با الگو از امام حسن مجتبی(ع) وامام حسین (ع) درب منزلشان به روی دیگران باز بود و ازفقرادستگیری میکردند.

 درجهت کسب و کارورفاه عمومی تلاش میکردند.درمقابل ظلم با الگو ازامام حسین(ع) ودیگرامامان(ع) ایستادگی میکردند و دربندگی نسبت به خدا از هیچ چیز روگردان نبودند. درقضاوت عادلانه و احقاق حقوق مظلومین، خودرا سپر مظلومین قرار میدادند.

 در کمک به مستمندان پیشقدم بوده و در کارهای عمرانی عام المنفعه همچون اساتیدش حضرات آیات عظام بروجردی و گلپایگانی و ....... برای احداث مساجدوحسینیه ها و بیمارستانها وراهها و .... شرکت میکردند.
همواره الگوی خود را معصومین (ع) قرار داده و همیشه مشوق دیگران بودند.در تمام
سال های عمر در هر فرصتی اهل مطالعه بودند و همیشه می فرمودند که اگر می خواهید هدیه بدهید کتاب بدهید.
در 8 سال دفاع مقدس در کمک به جبهه ها و تشویق مردم جهت کمک فعالیتهای بسیار زیادی داشتند.به خانواده های شهدا احترام خاصی می گذاشتند و با سر زدن در حد امکان آنها را دلداری و باعث خشنودی ایشان می گردیدند.

اکثرنمایندگان شهرستانهای گلپایگان و خوانسار در مجلس شورای اسلامی در خصوص مسایل اجتماعی و ارتقای سطح معیشتی و رفاهی جامعه با ایشان مشورت کرده و به نصایح ایشان جهت سهولت در کارهای مردم و اقدامات عام المنفعه گوش داده و همکاری لازم را با ایشان داشتند.
هیچگاه احساس خستگی نکرده و حتی در زمان کهولت سن هممشتاقانه پی گیر مشکلات مردم می شدند. در موقع مشکلات، به صبر معتقد و دیگران را دعوت به صبر می کردند.

در مسافرت ها به قم پس از زیارت حضرت معصومه(س)، علاقه ی زیادی به زیارت جمکران داشتند.در هر شهر که مسافرت میکردند از بناهای احداثی و تاریخی آن شهر با دقت بازدید کرده و از آنها الگو می گرفتند.

از نیازمندان همیشه در پنهان و آشکار حمایت می کردند.در حد توان در مصیبت ها باعث تسلای مصیبت زدگان بودند.

درهرکار خیری شرکت میکردند. در همه اوقاتشبانه روز پاسخگوی مسائل شرعی مراجعه کنندگان  ویا ارتباط گیرندگان بودند گاهی ازنقاط دور ایران باایشان تماس میگرفتند ومسائل را مطرح وپاسخها رادریافت میکردند. نسبت به ارشاد مردم،وقت معینی را در نظر نمی گرفتند و در همه ساعات شبانه روز کوشا بودند.

با ارگانها وادارات همکاری لازمرا به عمل میاوردند.
درصف خیّرین بودند بطوری که الواح و تقدیرنامه های زیادی را دریافت نموده بودند
توجه خاصی به ایتام داشتند،
جزازخدا نمیترسیدند و همیشه خود و دیگران را تشویق به بندگی خدا میکردند.
خوش برخورد و خوشرو بودند.
هیچگاه مسؤلیت کاری راکه قبول نموده بودند به دیگران واگذار نمیکردند.
درسلام کردن پیشقدم بودند.

فعالیت های کشاورزی:
آن بزرگوار در تمام دوران سکونت در کنجدجان علاوه بر احداث قنات که شرح آن در آغاز زندگی نامه آمد، مانند سایر کشاورزان منطقه، به امور کشاورزی مشغول بوده و حتی تا دهه70 زندگی پر برکت شان، شخصا آبیاری و کشت و زرع زمینهای زیر کشت، که غالبا بالغ بر 4-5 هکتار می شد را  بعهده داشتند و دوشادوش کارگران بر روی زمین ها کار میکردند.

همسر و دخترانش نیز در خانه برای کمک به اقتصاد خانه به قالی بافی مشغولبودند.

فعالیت های دینی:
امامت مسجد، رفع و رجوع نیازهای شرعی مردم و ارایه راهکار و فتاوای شرعی ، اخذ وجوهات شرعی و تحویل آن به مراجع از بدیهیات بود.

ایشان از مراجع عظیم الشانی چون حضرات آیات عظام حاج سید محمدرضا گلپایگانی، حاج آقا علی و حاج آقا لطف‌اله صافی گلپایگانی، اختیار مصرف وجوهات را برای اجرای پروژه های محل دریافت کرده بودند.
همچنین موردامین مردم هم بودند و مردم وجوهات خودرا به ایشان تحویل میدادند.ایشان نیز هر چند وقت یکباربه قم رفته وپس ازتحویل وجوهات، رسید برای صاحبان پرداخت کننده وجوهات میآوردند وتحویل میدادند.حتی در سفر آخرکه در CCUبیمارستان حضرت آیت اللّه گلپایگانی بستری بودند،به همراه خود امر فرموده که رسیدها راتحویل صاحبان آنها بدهید.

وظیفه روحانی از نگاه حضرت آیت الله فیاضی:

روزی از ایشان سوال شد وظیفه یک روحانی چیست؟فرمودند :
روحانی با توجه به اینکه لباس اولیا و صالحین را بر تن دارد باید در وهله ی اول الگو باشد.در راه هدایت مردم و ارشاد کوشا باشد،رفع موانع کند،بندگی خدا را در خلوص و با یقین انجام دهد.در همه موارد امر به معروف و نهی از منکر کند،در حد توان برای رفاه مردم بکوشد.
در کارهای عمرانی شرکت کند.دیگرکارها را برای رضای خدا، نه برای فخر و غرور و کسب نام انجام دهد.شب و روز خود را وقف مردم نماید.
این دنیا زود گذراست.هرلحظه باید آماده مرگ بوده وخداترس باشد و ازاذیت و آزار حتی به موری خودداری کند.همانطورکه امام علی(ع) فرمودند که اگر دنیا را دردست من بگذارند حاضر نخواهم شد موری را بیازارم.
 درکار خیر شرکت کند. چون خدا هم تو رامیبیند ،درهمه حال خوشرو باشد.
ازمطالعه دریغ نکند
در هر کاری اول خدا را ببیند.
توکل به خدا کرده و درآزمایشهای خدای تعالی از بندگان، صبور وبهترین راه ومفیدترین را پیشه کند. ازبدو تولدتاپایان عمر توشه جهت آخرت جمع آوری کند.
سادگی را درزندگی پیشه کرده و عیب جوی دیگران نباشد. درقضاوتها، خودرا جای نفر مقابل قراردهد. بطورکلی اگرهرانسانی همچون خورشید بتابد وبه دیگران فایده رساند، رضای خدا را به دست آورده.
غم دیگرانرا غم خود دانسته وبرای رفع مشکلات مردم همواره کمرهمت ببندد.اگر علمی رانمیداند با دیگران مشورت کرده وعلم خود را در اختیار دیگران بگذارد.همیشه در مساعدتها، سپاسگزار باشد. کفرنعمت نکند.
 غرور و نخوت را ازخود دور کند و به این باور برسد که هرچقدرسختی دید خداوند طاقت اشرا میدهد و مورد نظر خداوندبوده ودرحال امتحان خدائی میباشد.ازشیطان واعمال شیطانی به خدا پناه برد وبه این باور برسد که دنیای بعد دایم وبه قدری زیباست که درتصورآدمی نمیگنجد. اینرا بداند که اگر رفتار خداپسندانه داشته و نه تنها خود بهرهبرده بلکه به اولیاء خود هم ازعملش سود میرساند.
 بطورکلی درهرکاری سعی کندکه دردنیای بعد درصف صالحین قرارگیرد انشاءاللّه. همیشه امیدوار به رحمت حقتعالی باشدکه خداوند ارحم الراحمین است.
 
 

اين مطلب تاکنون 8307 بار مشاهده شده است.
مطالب مرتبط با نزدیکان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی

مختصر زندگینامه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد ابراهیم فیاضی رحمت الله علیه



نام و نام خانوادگي:
پست الکترونيک:
سايت يا وبلاگ:
متن پيام:
تصوير امنيتي:


17:9   07 شهريور 1393
مهدی یاوری
با سلام.در زمان نوجوانی افتخار داشتم که در کلاسهای قرانی ایشان شرکت کنم. ناراحت هستم چرا این زندگی نامه باید الان خوانده شود.متاسفانه در در حیات ایشات کسی قدر این بزرگوار را متوجه نشد.روحش شاد ویادش گرامی

22:10   20 شهريور 1393
محمد صادق یاوری از محله کنجدجان
محمد صادق یاوری فرزند غضنفر
با سلام.در زمان نوجوانی افتخار داشتم که زمینهای کشاورزی اش را بصورت نصفی کاری کشاورزی می کردم و اولین رساله حضرت آیت سید محمد رضا گلیایگانی توسط فرزند کوچکش به نام علی آقا به بنده داده شدو زنده یاد ارادت خاصی به من داشت و من هم از صمیم قلب اورا دوست داشتم و حالا ناراحت نیستم چون در زمان حیات وی هر امری که می کردند سمعاً و طاعتا انجام می دادم و تمام مردم محل مدیون خدمات خالصانه حاجی آقا محمد ابراهیم فیاضی هستند و اگر محله کنجدجان به گلشهر تبدیل شد از زحمات شبانه روزی گل سرسبد ما حاج آقا فیاضی بود واقعاً چقدر خوب است انسان هرکاری را در زمان خودش انجام بده امیدوارم که این عالم بزرگوار از ما راضی باشد و در عالم برزخ مهمانان ائمه اطهار (ع) باشد که تمام مدت عمر با برکت و عزت اش را صرف کارهای خیر نمود و بنده قبل از نمازم بخاطر صداقتی که داشت 40 صلوات بر محمد و خاندان جهت شادی روحش می فرستم و نمازم را شروع می کنم و از شخصی که این گزارش را تهیه کرده است و ازبانی سایت آخاله گلپایکان قدردانی و تشکر می نمایم .

5:10   26 ارديبهشت 1394
حسین رحمانی
مردی بزرگ که اگر چه در محدوده ای نه چندان بزرگ میزیست هرگز کوچک نمی اندیشید. او شیفته ی علوم و فنون بود . اصرار داشت و موفق هم شد که ریاضیات را خارج از محدوده معمول بیاموزد. حل معادلات را با روشهاءی که در کتب جبر و مقابله متداولست میدانست. او میگفت که گرفتاریهای معمولی و سر وکارداشتن با مساءل اجتماعی محل اوقات اورا گرفت وگرنه او میبایست که اوقاتی برای فراگیری مهندسی عمران و ابنیه وقت میگذاشت. یکبار در خواب دیده بود که مشغول راهنماءی بناها برای زدن سقف عمارتی که از پل آهنچی تا مرقد محترم امامزاده سید جمال الدین در ورودی شهر قم از جاده اراک و اصفهان گسترش داشت بوده و هیچ نگران ناممکن بودن آن نبوده است ! یعنی آن ساختمان حدود 8-10 کیلومتر ضلع داشته است. اطرافیان نزدیک بآن مرحوم میگویند شیفتگی او برای سازندگی باندازه ای بود که حتی در دوران پیری و گاه در حالیکه طپش قلب آزارش میداد و در موقع پیاده شدن باید قدری صبر میکرد تا قلبش آرام بگیرد ، وقتی ساختمان خوش ساختی را میدید مثل افراد شیفته و واله میرفت و مدتها طرح و ابعاد و مصالح ساختمانی را بررسی میکرد. درمواردی نظر میداد که مثلا اگر بجای خرپا سقف قوسی میزدند یا کتیبه هارا چنین و چنان میکردند بهتر بود! از رنگهای لعاب کاشیها و نقش و نگار ها تعریف میکرد. عاشق پل خواجو و مسجد شیخ لطف الله و شیفته طراحی سی و سه پل بود . در شهرهای گوناگون زیباءی های ساختمانی را در خاطر داشت. میگفت در ساختمانهای مسجدالحرام و مسجدالنبی چندان ذوق و سلیقه معماری بکار نرفته و میشد آنهارا خیلی زیباتر ساخت. آیات آهنگین قرآن کریم را سرمشق زیباسازی و الگو برای کارهای ساختمانی میدانست. رنگهای پرندگان و ماهیها را در برنامه های راز بقا بهمین عنوان تعبیر میکرد. روح والایش شاد و نام شریفش ماندگار باد. رحمت خدا براو.

23:25   08 ارديبهشت 1395
داود یاوری نعمت الله
به نام یگانه هستی بخش جه زود گذشت صحبتهاو درد دل ها و تلاش های مردی که شاید زمان ها طو ل بکشد تا در کنجدجان ظهور پیدا کند و افرادی قدر و منزلتش را بدانند ولی افسوس شاید باور نکنید هفته ای نیست که خوابش را نبینم و شبی نیست که فاتحه برایش نخوانم که شاید قدری از زحماتش را حلال نماید عاشقانه دوستت دارم یار با وفا

آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد.


آب و هوا

پیام های کلی سایت

تماس با ما


كلیه حقوق برای پدید آورندگان 
.:: آخاله ::. محفوظ است. | طرح و اجرا : توحید نیكنامی   | به روز رسانی محتوایی : محمود نیكنامی  
 | .Copyright © 2003-2012 Akhale.ir. All Rights Reserved
|
 | Powered By Tohid Niknami | E-Mail :
Akhale . com @ gmail . com |