آخرین به روز آوری سایت چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه ۱۴۰۳

گلها و سبزیجات بهاری در ارتفاعات گلپایگان -موسیر ، لاله ، مرزنجوش ، شوید



آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد...



دارو درمانی دربیماری های التهابی آرتریت روماتویید و نقرس


پوشاک (برند)


یادی از گلپایگان - استاد سعیدی


ویدئوی مناره سلجوقی گلپایگان

مناره سلجوقی گلپایگان که از آن به عنوان بلندترین مناره آجری نام می برند ، گویی امتداد پیشینه کهن این خطه را برابر دیدگان هر هنر دوستی آشکار می کند این بنا که به عنوان بلندترین مناره آجری سلجوقی قرن پنجم هجری قمری ایران از آن یاد شده با قدمتی حدود 900 سال همچنان در برابر عوامل طبیعی زلزله، باد، باران، سرما و گرما سرفراز برجای مانده است.


خانه ها و کوچه باغ های دیدنی حسن حافظ


مسجد تاریخی حاج ملاعلی

شبستان تاریخی مسجد حاج ملاعلی با معماری زیبا در مرکز شهر گلپایگان در خیابان مسجد جامع واقع است این بنای ارزشمند با قدمت 200 ساله هم اکنون قابل استفاده و بازدید دوستداران میراث فرهنگی می باشد











حکیم هارون و پزشکی قدیم (بخش نخست)

مدتی قبل در خلال انجام یک پژوهش به سندی برخورد کردم که برای من بسیار جالب بود و انگیزه ای شد تا مبحثی را که در پیش رو دارید بگشایم. سند مربوط به حکم طبابت پزشکی بود که کم و بیش اغلب گلپایگانی ها � بخصوص آنانکه سن و سالی را پشت سر گذاشته اند � با نام او آشنا هستند. شاید منظورم را درست متوجه شده باشید. بله �حکیم هارون� � همان حکیم یهودی که سالها در گلپایگان به مداوای بیماران اشتغال داشت و اغلب پیرمردان و پیرزنان خاطرات جالبی را از او به یاد داشتند...

دکتر مسعود کثیری

مدتی قبل در خلال انجام یک پژوهش به سندی برخورد کردم که برای من بسیار جالب بود و انگیزه ای شد تا مبحثی را که در پیش رو دارید بگشایم. سند مربوط به حکم طبابت پزشکی بود که کم و بیش اغلب گلپایگانی ها � بخصوص آنانکه سن و سالی را پشت سر گذاشته اند � با نام او آشنا هستند. شاید منظورم را درست متوجه شده باشید. بله �حکیم هارون� � همان حکیم یهودی که سالها در گلپایگان به مداوای بیماران اشتغال داشت و اغلب پیرمردان و پیرزنان خاطرات جالبی را از او به یاد داشتند.
ابتدا تصمیم داشتم فقط متن سند را معرفی نمایم � ولی از آنجا که ممکن بود اغلب خوانندگان محترم با روشهای درمان قدیمی و عملکرد حکیم باشی های دوران قاجار آشنایی کامل نداشته باشند� تصمیم گرفتم به شیوه مقاله های دانشگاهی مطالبی در این خصوص نگاشته و در صورتی که دوستان استقبال نمودند � آنرا ادامه دهم و در صورتی که با عدم استقبال مواجه شد� به دنبال مباحث قبلی خودمان برگردم. قبل از شروع مطلب از اطاله کلام پوزش طلبیده و برای اینکه دوستان از مطالعه آن خسته نشوند� نوشته را در دو قسمت ارا�ه خواهد داد.

در این نوشتار قصد داریم مختصری از چگونگی درمان و معالجه بیماران در ایران عهد قاجار و عملکرد پزشکان در جوامع شهری � روستایی و عشایری � صحبت نماییم. آنچه که بیش از همه مورد توجه قرار خواهد گرفت � بررسی وضعیت جامعه از نظر تعداد پزشک � میزان تبحر آنان و روشهای معمول در آن زمان� جهت معالجه بیماران� خواهد بود.
هر چند اطلاعات ما در خصوص وضعیت پزشکان روستایی و عشایری محدود است ولی از خلال گفته‌های پراکنده و نوشته های مختصری که از میان سفرنامه ها استخراج شده � می توان گفت که بر حسب ظاهر در میان ایلات و عشایر سرگردان هم پزشکانی وجود داشته اند که محل رجوع بیماران عشایری بودند. اینگونه پزشکان که اغلب اطلاعاتی مختصر از بیماریهای بومی در محل زندگی خود داشتند� تا حد زیادی در درمان برخی از بیماریها موثر واقع می گشتند. اغلب داروهایی که توسط اینگونه پزشکان به کار می‌رفت� عبارت بود از گیاهان محلی و درمان بوسیله محدودیت و یا تجویز نوع خاصی از غذا که امروزه به آن اصطلاحا� رژیم درمانی می گویند. دکتر هانریش بروگش در جریان سفر خود در نزدیکی شیراز دچار بیماری سختی گشت که بنا به گفته خودش � مرگ را نزدیک دید و حتی وصیت نامه خودش را هم نوشت. ایشان در ادامه نقل می کند که چگونه پیرمردی عشایری که به او حکیمباشی عشایری می گفتند� او را با آب هندوانه درمان نموده است.(بروگش�1367 �ص433) البته این بدان مفهوم نیست که چنین پزشکانی قادر به برآوردن کلیه نیازهای درمانی جامعه خود بودند � بلکه برعکس مردم این نواحی از شدت ناچاری به دامان چنین حکیمانی پناه برده و آنها هم با توجه به محدودیت علمی و روشهای ناقصی که می دانستند� قادر به انجام کار زیادی نبودند و لذا در برخی از سفرنامه ها می خوانیم که مردم روستاها مترصد فرصتی بودند تا شخص با سواد و یا یک نفر خارجی از آنجا عبور کرده و آنها بیماران خودشان را برای مداوا به نزد او ببرند. تصور مردم روستا ها بر این بود که همه افراد با سواد و تحصیلکرده و خارجی ها از مسا�ل طبی با اطلاع هستند. به قول دکتر پولاک ایرانیان توقع دارند که هرکس ادعای داشتن سواد دارد باید از علوم طبی هم مطلع باشد همچنین که قیمت اسب و شال را نیز بداند. (پولاک� 1368� ص 400) در هر صورت مردم روستا ها در مواجه با خارجیان و افراد غریبه از آنها تقاضای مداوای بیماران خود را می کردند. یوشیدا ماساهارو هنگام عبور از یک روستا برخورد مردم را در این خصوص چنین بیان می کند:
�طولی نکشید که انبوهی از مردم روستا� که 300 یا 400 نفر می شدند� از روی کنجکاوی و برای دیدن ما آمدند و دورمان حلقه زدند... دو سه مرد که هرکدامشان بیماری را به کول گرفته بودند نزدمان آمدند و برای مریضشان دوا و درمان می خواستند و پی در پی صدا می زدند�حکیم صاحب! حکیم صاحب!� آنها فکر می کردند که ما پزشک هستیم. از بوشهر که حرکت می کردیم� آقای هوتس� بازرگان هلندی� گفت که برای روز پیشآمد و برخورد با چنین وضعی بهتر است که جعبه دارویی برداریم. من از آقای هوتس پرسیدم که چه دارو همراه برداریم و او پاسخ داد دارویی با خود برید که نه اثر و نه زیان داشته باشد... � (ماساهارو� 1373� ص102)
چنین نگرشی در بین مردم باعث شده بود که خارجیان سعی نمایند از این طریق برای پیاده سازی اهداف خود استفاده کرده و با انجام کارهای پزشکی در بین مردم نفوذ و اعتبار کسب کرده و از این راه اهداف سیاسی و مذهبی خودشان را دنبال کنند و اتفاقا� این روش بسیار موفقیت آمیزی بود تا جایی که یکی از غربیان سفرنامه نویس می گوید:
�... یک جهت عمده پیشرفت امر میسیونرهای آمریکایی در ایران� امری است که هیچ دخلی به مطالب مذهبی ندارد و آن امر اطبای میسیونرهاست.� (بنجامین� 1363� ص423)
البته پرداختن به این بحث ضمن اینکه از چهارچوب موضوع ما خارج است � خود عرصه دیگری را می طلبد ولی نافی بیان این مطلب نیست که حرفه پزشکی گاه وسیله رسیدن به اهداف سیاسی � مذهبی � اقتصادی و حتی نظامی قرار می گیرد.
گروهی دیگر از پزشکان روستایی و عشایری پیرزنان و زنانی بودند که به دلیل تجربه � در کلیه عرصه های پزشکی � مامایی و دامپزشکی � وارد شده و به این حرفه می پرداختند. یکی از جالب ترین روشهای آنها استفاده از شیر انواع حیوانات و حتی انسان برای درمان مرض ها بود و اعتقاد داشتند که شیر الاغ و مادیان در درمان اکثر بیماریها از جمله بیماریهای تنفسی و مزمن ریوی موثر است. شیر مادران جوانی که نوزاد آنها دختر بود از مرغوبیت بیشتری برخوردار بود و به نام �شیر دختر� شناخته می شد. دکتر پولاک می نویسد که در میدان کاه فروشهای تهران اغلب زنان جوان عشایری و چادر نشین را می توان دید که از پستانهای خود به بیماران شیر می فروشند(پولاک� 1368� ص 72) همچنین برخی دیگر از کارهای پزشکی همچون حجامت � بادکش � داغ کردن � فصد کردن و... توسط این زنان دوره گرد انجام می شد و اغلب نتایج خوبی برای بیماران در بر داشت. کارهای پزشکی طبیبان زن در همین حد خلاصه نمی شد و برخی از آنان به کارهای چشم پزشکی می پرداختند که اکثرا موفقیت آمیز هم بود. این موضوعی است که پزشکان خارجی مقیم تهران نیز شاهد آن بوده اند و با اطمینان می گویند که واقعا این زنان در چشم پزشکی خود معجزه می کنند.(فوریه� 1363�ص187 )
اما وضعیت طب و طبابت در شهرهای کوچک و حتی بزرگ هم دست کمی از روستاها نداشت . به طور کلی معالجه بیماران را در شهرها � حکیمهایی به عهده داشتند که اکثرا یهودی و یا از اخلاف یهویان بودند و عموما اطلاعات صحیح و علمی از طب نداشته و فقط با یک رشته درمانها و داروهای سنتی که از پدران و اساتید خود آموخته بودند آشنا بوده � و طبیعی است که در تشخیص بیماری و درمان آن دچار اشتباهات زیادی می شدند. درمان بیماریها بر پایه همان امزجه چهارگانه و برخی از داروهای گیاهی انجام می شد. عده ای هم با استفاده از استخاره و باز کردن سرکتاب و با شیوه دعا نویسی به بیماران خود دارو می دادند. (تکمیل همایون�1378� ص93) دکتر پولاک که در جای جای کتاب خودش از پزشکان قدیمی ایران انتقاد کرده و از شدت ارادت مردم به آنها متعجب می شود � در خصوص سطح علمی پزشکان قدیم � اینگونه می نویسد:
�طبیب های ایرانی که حکیم هم به آنها می گویند خیال می کنند علم مداوایی را در اختیار دارند. این ها اصلا� نمی دانند که اطلاعات مختصر طبی آن ها چیزی نیست جز تصویر مسخ شده ای از علم امراض جالینوسی که آنرا هم به طور قالبی نه محتوایی به عاریت گرفته اند. تمامی معلومات داروشناسی این افراد اغلب محدود می شود به این که اسم چند داروی علفی را که در دکه هر عطاری هست بدانند.
و یا در جای دیگری می نویسد:
�طبیب هایی هم هستند در جامه درویش� سید و ملا نمای دعا نویس که مردم عادی را با ادعای اینکه از مروارید� یاقوت� مرجان و زمرد داروهای قوت باه و به اصطلاح قوت کمر تهیه می کنند� می چاپند و به آن‌ها معجونهایی به عنوان اصل� تریت� مهره و طلسم به قیمت های گزاف می فروشند. (پولاک� 1368� ص 400)
البته این اظهار نظر ها گرچه مبین برخی از روشهای غلط و سرشار از خرافات پزشکان قدیم می باشد� ولی تا حد زیادی هم ناشی از عصبانیت پولاک به دلیل توجه ای است که مردم به پزشکان سنت گرا داشتند. برخی از روشهای خرافی و حتی مضحک در آن زمان وجود داشت که با هیچ عقل سلیمی قابل قبول نبوده و حتی اثر بخشی برخی از این روشها ناشی از حقه ها و کلک های مزورانه برخی از سود جویان بود � همچون نسخه هایی از ادعیه که با جوهر مخلوط به شیره تریاک نوشته شده و در اختیار مریض قرار می گرفت تا آنرا در آب حل نموده و بخورد. برخی دیگر از روشها که به کلی مضحک بود همچون نواختن سیلی توسط افرادی که معتقد بودند دستشان شفاست � عنکبوت زنده را در میان تلاوت سوره عنکبوت بر بدن مریض انداختن � بردن بیمار به مرده شوی خانه و ترساندن او از مرده برای جلوگیری از مرگ او � و...(شهری � 1347� ص 359)
البته این روشها و اعتقادات ناشی از باورهای مردمی بود که سالیان دراز با آن خو گرفته بودند و حتی امروزه هم پزشکان با این باورهای نادرست دست به گریبان بوده و ناچار به پذیرش آنها هستند و لذا کاملا طبیعی است که پولاک و دیگر پزشکان غربی در مواجهه با این رفتارها به شدت عصبانی شده و بنای بدگویی را نسبت به پزشکان سنت گرا می گذاشتند.
این بهت زدگی و حیرت که گاهی همراه با بدگویی می شد اختصاص به پزشکان غربی همچون پولاک و فوریه نداشت و گردشگران و سفرای غربی را هم به تعجب وا می داشت. اولین سفیر ژاپن در ایران معتقد بود که درباره طب ایرانیها فکر منطقی نداشتند. هنگام احساس لرز و سرما� دست و بدنشان را گرم می‌کردند� و اگر تب داشتند چاره را در خنک کردن تن و اندام می دیدند. ایرانیان در امر درمان هنوز دنباله رو تجویز قدما و طب خانگی بودند. رایجترین راه درمان در میان آنها حجامت بود� که جایی از تن را با تیغی می خراشیدند تا خون کثیف از تن بیرون برود. بادکش انداختن هم راه دیگری برای درمان دردها بود. اکثر مردم در نهایت به خدا عقیده داشتند و ترجیح می دادند که برای درمان درد و بیماریشان به خداوند توکل و توسل جویند. آنها به درمان پزشکی و دارویی عقیده‌ای نداشتند� زیرا که راه آن‌را نمی‌دانستند. (ماساهارو� 1373� ص211)
البته این نکته نباید مغفول ماند که کارهای پزشکی انحصارا در اختیار پزشکان نبود و برخی از روشهای درمانی همچون رگ زنی� حجامت و گرتراشی( درمان کچلی) وجود داشت که این کار در شهرها در اختیار دلاکان و سلمانی ها بوده و در روستا ها و و در میان ایلات و عشایر� برخی از دوره گردان بدان می‌پرداختند. در خود شهر تهران هم وضعیت چندان فرقی با دیگر نواحی نداشت و حتی این روش های درمانی در بین سربازان هم که بیمارستان نظامی در اختیار نداشتند رواج داشت. غلامحسین مقتدر در کتاب تاریخ نظامی ایران در مورد وضعیت بهداشتی سربازخانه ها می گوید:
� سربازخانه های منظم و بیمارستانهای نظامی وجود نداشت� سرباز در جنگ چون وسیله دیگری برای معالجه زخمهای خود نداشت از فروختن لباس و اسلحه خود مضایقه نمی کرد. جراحان نظامی بیشتر از بین دلاکها و سلمانی ها انتخاب می شدند و هر کس که در رگ زدن و حجامت کردن مهارتی داشت� از دیگران متشخص تر و ممتاز تر بود�.( مقتدر� 1318� ص244)

ادامه دارد...

اين مطلب تاکنون 8100 بار مشاهده شده است.
مطالب مرتبط با دکتر مسعود کثیری

نگاهی به تاریخ؛ از طاعون و وبا تا کرونا
حافظه تاریخی در قالب دوبیتی‌های محلی
کتیبه اسرار آمیز
حکیم هارون و پزشکی قدیم (بخش پایانی)
حکیم هارون و پزشکی قدیم (بخش نخست)
ردپای شیرهای سنگی گلپایگان در تاریخ
حافظه تاریخی در قالب دوبیتی‌های محلی



نام و نام خانوادگي:
پست الکترونيک:
سايت يا وبلاگ:
متن پيام:
تصوير امنيتي:


8:20   26 تير 1386
Amahareza
البته این مطالب بی مناسبت با پخش سریال جواهری در قصر نیست. بد نیست روشهای قدیم خود کشورمون را از این مطلب باز نگری کنیم.

24:24   18 مهر 1386
Pedram Monasheri
Jaleb bood, Man pedar madaram ahle golpaygan hastand va faghat baraye kasbe etelaa az shahri ke shayad yek bar bishtar dar dorane koodaki nadide boodam etela kasb konam be tore etefaghi be in website rande shodam, Jalebe ke bande nadideye Hakim Haroon hastam Tashakor az zahmatet. Pedram az Los Angeles

13:20   03 ارديبهشت 1389
رحیم داداش زاده
با عرض سلام و خسته نباشید. چند روز پیش با یکی از دوستان خود در رابطه با شجره نامه ای خانواده گی اشان صحبت می کردیم و ایشان عنوان می کردند که اجداد ایشان از ارشالین به ایران آمدند و طبیب بودند. و می دانستیم که طبابت ایشان در گلپایگان بوده است. چون نام حکیم هارون را به یاد داشتند گفتیم بگردیم شاید در نت مطلبی پیدا کردم. در کمال ناباوری نوشته شما رو دیدیم و بسیار خوشحال شدیم. اقوام این پزشک عالی مقام الان در تهران زندگی می کنند.

آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد.


آب و هوا

پیام های کلی سایت

تماس با ما


كلیه حقوق برای پدید آورندگان 
.:: آخاله ::. محفوظ است. | طرح و اجرا : توحید نیكنامی   | به روز رسانی محتوایی : محمود نیكنامی  
 | .Copyright © 2003-2012 Akhale.ir. All Rights Reserved
|
 | Powered By Tohid Niknami | E-Mail :
Akhale . com @ gmail . com |