دکتر ناصر رستمی و کادر درمان ، قهرمانان روزهای سخت گلپایگان

روزی ریاست شبکه بهداشت و درمان گلپایگان گفت ماه هاست که به مادرم سر نزدم که مبادا ناقل باشم، کارکنان بیمارستان ماه ها از فرزندان خود دور بوده و هستد، از پدر و مادر خود دورند، مسافرت نرفتند، در جشنی شرکت نکردند، ساعت ها با ماسک و شیلد کار میکنند و اکسیژن کافی را دریافت نمی کنند که فقط و فقط به بیماران خدمات کافی را ارائه دهند. روی صحبتم با افرادیست که در قطع زنجیره کمک نمی کنند....

آن زمان که سر و صداهایی از ویروس ناشناخته ای از چین به گوش رسید شاید هیچ کس امروز را در گوشه ذهن خود نمی دید، در اسفند ماه سال گذشته خبرهایی به گوش رسید که افرادی در شهر قم به بیماری کووید 19مبتلا شدند و چند روز بعد هم اولین مورد ابتلا در گلپایگان خود را نشان داد، از آن روز به بعد بود که ترس این ویروس در بین مردم شکل گرفت، اماکن عمومی، بازار ، مکان های تفریحی و… تعطیل شد و اکثر افراد تلاش کردند در خانه های خود بمانند تا در امان باشند اما کارکنان بیمارستان گلپایگان، مراکز بهداشتی درمانی و آزمایشگاه ها با جان و دل در محل کار خود حاضر شدند و خطرات این ویروس را به جان خریدند، با ماسک، شیلد، دستکش  و لباس های مخصوصی که برای حفاظت بر تن داشتند در کنار بیماران و نه خانواده خود پای سفره هفت سین نشستند، حول حالنا الی احسن الحال را خواندند و به امید روزهایی بهتر وارد سال جدید شدند، سال نو شد اما حال و روز کرونایی شهر، نو نشد و سایه ویروس کرونا بر سر مردم همچنان سنگینی میکرد، شاید شنیدن خبر اولین نفری که در بیمارستان امام حسین گلپایگان به کرونا مبتلا شد برای خیلی فرقی با ابتلای مردم دیگر نداشت اما کادر بهداشت و درمان و خانواده های آنها قطعا دل نگرانی های جدیدی را تجربه میکردند، شرایطی که برای ما قابل لمس نیست.

کار در محیطی که میدانی هر لحظه امکان دارد مبتلا شوی و یا ناقل باشی و به خانواده خود انتقال دهی بی شک سخت و طاقت فرساست، اما این زنان و مردان حقیقتا که همچون فرشتگانی در بخش های مختلف همچون کوه استوار ایستادند تا بیماران بستری شده را یاری دهند و خدمات خود را به مراجعین بخش های مختلف نیز ارائه دهند.

تمام آن روز و شب هایی که برخی از مردم از سر بی تفاوتی در تجمع های مختلف همچون عزا و عروسی شرکت می کردند کادر بهداشت و درمان گلپایگان شبانه روز و بی وقفه در محل کار خود آماده میشدند تا مبادا افردی که از این تجمعات و … به کووید 19 مبتلا شدند سرگردان بمانند و خدمات درمانی را دریافت نکنند.

این ویروس در گلپایگان اینقدر وحشی و سرکش شده بود که چند نفر از کارکنان آزمایشگاهی در گلپایگان که تست کووید19 را انجام می دادند درگیر خود کرد و لحظه های دلهره آوری را برای این مجموعه رقم زد، در آن زمان وقتی که دکتر ناصر رستمی رئیس شبکه بهداشت و درمان برای سرکشی وارد این آزمایشگاه شد و روحیه کارکنان آن مجموعه را دید، لباس مدیریت را از تن در آورد، روپوش خدمت در این مجموعه را برتن کرد و پشت دستگاه نمونه گیری تست نشست و خود مشغول به گرفتن تست کرونا شد، بعد از مدتی کارکنان زحمتکش آزمایشگاه با روحیه ای دو چندان به کار خود با قوت قلبی که گرفته بودند ادامه دادند.

در جلسات مختلفی که برگزار میشد حال مربوط به کرونا بود یا نبود، دکتر رستمی عاجزانه از مردم و مسئولین درخواست همکاری برای قطع زنجیره کرونا را داشت، اما رئیس ستاد کرونا شهرستان فرماندار بود و دستور نهایی و چگونگی هر اقدامی بنا بر تصمیم وی انجام می شد. ورودی های شهر باز بود، مدارس باز شد، گوشه و کنار مراسم عروسی برگزار می شد، در ایام محرم تجمعات شکل گرفت و…  اما رئیس شبکه بهداشت و درمان گلپایگان ابزار قانونی برای جلوگیری از این اقدامات را نداشت و ندارد و انگار دکتر رستمی و بالهایش که همان مجموعه کادر بهداشت و درمان هستند فقط باید پشت درب بیمارستان منتظر افرادی باشند که یا خود نکات لازم را رعایت نکردند و یا قربانی افراد بی مبالات شدند.

ریاست شبکه بهداشت و درمان گلپایگان بارها و بارها عاجزانه و ملتمسانه از گروه های مختلف مردم درخواست کرده که تمام مواردی که سبب قطع زنجیره انتقال این ویروس می شود را رعایت کنند حتی روزهایی وی به همراه گروه بهداشت محیط وارد آرامستان گلپایگان شد و چهره به چهره از مردم خواست از تجمعات دوری کنند اما انگار هرچی بیشتر میکاشت کمتر برداشت می کرد تا جایی که روزهای نسبتا زیادی گلپایگان در وضعیت حاد و بحرانی قرار گرفت.

جدالی نابرابر بین کادر بهداشت و درمان و کرونا شکل گرفته اما کارکنان بیمارستان، مراکز بهداشتی، اورژانس، آزمایشگاه ها و… با مدیریت رئیس شبکه بهداشت و درمان گلپایگان عاشقانه، جان برکف و با تلاش هایی بی وقفه برای خدمت رسانی به بیماران افتخار آفرینی می کنند. چشم امید این مجموعه تنها به رعایت مردمی است تا آنها نیز بار دیگر و با خیالی آسوده و البته در کنار همه مردم خانواده خود را در آغوش بگیرند.

اکنون که در آستانه جشن شب یلدا هستیم ، آن زمانی که تلفن به دست گرفتیم و دوست و آشنا را برای این آیین باستانی دعوت می کنیم و یا دعوتمان میکنند یادمان باشد در همین شهر هستند افرادی که شبانه روز در بیمارستان این شهر کار می کنند و اینقدر ماسک و شیلد بر صورت داشتند که دیگر جانی در نفس ندارند، اصلا چطور وجدانمان قبول می کند که چند ساعتی خوشی در مهمانی باشیم و بعد خدایی ناکرده به دلیل ابتلا به این ویروس سرکش دست یاری به سوی کادر بهداشت و درمان دراز کنیم؟

روزی ریاست شبکه بهداشت و درمان گلپایگان گفت ماه هاست که به مادرم سر نزدم که مبادا ناقل باشم، کارکنان بیمارستان ماه ها از فرزندان خود دور بوده و هستد، از پدر و مادر خود دورند، مسافرت نرفتند، در جشنی شرکت نکردند، ساعت ها با ماسک و شیلد کار میکنند و اکسیژن کافی را دریافت نمی کنند که فقط و فقط به بیماران خدمات کافی را ارائه دهند. روی صحبتم با افرادیست که در قطع زنجیره کمک نمی کنند و از این مهمانی به آن مهمانی می روند و می گویند ما که سالم هستیم. فکر کردید اگر روزی خدایی ناکرده اکثر کارکنان بیمارستان به کرونا مبتلا شوند و نتوانند بر سر کار خود حاضر شوند چه اتفاقی خواهد افتاد، آیا خود شما حاضرید  یک ساعت در بیمارستان کار کنید؟

امسال شب یلدا را با دور(از)همی پاس بداریم،
مجموعه بهداشت و درمان این شهر دیگر جانی در بدن ندارند، خسته و ناتوان شدند و اگر همت و غیرت خودشان و دلگرمی های دکتر رستمی به آنها نبود اکنون هیچکس در بیمارستان حضور نداشت که خدماتی ارائه کند.

به یکدیگر رحم کنیم. /فاطمه عبدلی