وبلاگ مدير سايت آخاله

y گلها و سبزیجات بهاری در ارتفاعات گلپایگان -موسیر ، لاله ، مرزنجوش ، شوید

          17 شهریور 1397

چه زود فراموش شدید!!؟

امروز 17 شهریور است

یوم الله

امام در آنروز عمق فاجعه را درک کرد و از چنین روزی به عنوان "روزخدا" یاد کرد 4000 نفر در عرض یک ساعت به خاک و خون کشیده شدند . چه زود فراموش کردیم . سال گذشته هم تمامی روزنامه ها را بررسی کردم . دریغ از یک روزنامه که به آن اشاره ای کرده باشد . امسال هم معدود روزنامه هایی که اشاره ای ضعیف و بی خاصیت داشتند از جمله روزنامه کیهان بود . روزنامه ای که دم از خون شهدا می زند . بقیه نشریات هم که صاحبان قدرت زر و سیم و تزویر می گردانند شان ، آنقدر تب اقتصاد داغشان کرده که تقویم را گم کرده اند . شهدای عزیز 17 شهریور ، چه زود فراموش شدید!!؟ . یاد و خاطره همه شما که سهمی مهم در انقلاب داشتید گرامی باد


(بدون نظر)

          25 آبان 1396

چادر اولین نیاز

از همنوعدوستی همشهریان عزیز تشکر می کنم . گلپایگان از دیر باز دارای مردمانی با فرهنگ کمک به همنوع در تمام زمینه ها بوده است و در جنگ تحمیلی ارسال مداوم کامیونهای پر از ماست و نان محلی به جبهه ها نشانگر این بلوغ است و در جریان زلزله بم هم از نظر تامین مایحتاج زلزله زدگان و هم با اعزام نیروهای امدادگر داوطلب نقش مهمی را در آن جادثه ایفا کردند


 هم اکنون نیز که زلزله کرمانشاه مردم این منطقه را درگیر نموده در حال کمک رسانی هستند اما مسئله ای که در کل ایران برای حوادث غیر مترقبه یک چالش شده است عدم وجود چادر که اولین مایحتاج است به خوبی خود نمایی می کند جتی ارتش که باید یک یگان و نیروی مجزا فقط برای چادر داشته باشد اعلام کرده که دیگر چادری برای این منطقه کوچک ندارد که بسیار جای تعجب ، تامل و تاسف است .


 اینجا ایران است اما ارتش چادر ش ته  کشیده!!  اگر جنگی مثل جنگ تجمیلی دوباره به ما تحمیل شد چند سرباز باید از سرما تلف شوند؟ اگر بجای ساختن مسکن مهر چادر دوخته بودیم ارزش بیشتری نداشت؟ . حداقل این ایده به ذهن هیچکدام از متولیان مسکن مهر نرسید که به ازای هر واحد مسکن یک چادر هم بایستی تهیه کنند تا این بلا به جان مردم نیافتد؟
مسئولین و انجیو ها از امروز تهیه و دوخت و انبار کردن چادر را در دستور کار خود قرار دهند . زلزله های مهیب و ویرانگر در راه است و ما همانند آن زلزله در خواب فرو رفته ایم


(بدون نظر)

          17 شهریور 1396

مستقیم میدان شهدا!

شهدای عزیز چه زود فراموش شدید!!

مستقیم میدان شهدا!
امروز جمعه 17 شهریور ، یوم الله و یادآور خونین ترین روز انقلاب است، روزی که در کمتر از یک ساعت میدان ژاله تهران در سال 57 حدود 4000شهید را تقدیم انقلاب کرد ، هدیه ای گرانبها که قدرش را ندانستیم . امروز که تعطیل است و روزنامه ای منتشر نمی شود اما تمام روزنامه های صبح 16 شهریور را مثل سال گذشته مشاهده کردم دریغ از یک یادآوری برای روزی که امام آنرا "یوم الله" نامیدش ، مشاجره مطبوعاتی گروه ها فرصت یادآوری روزهایی که بهای سنگینی برایش پرداخت شده است را از آنان سلب نموده است .
چه حوادثی که آسایش و امنیت امروز ما مرهون آن است
شهدای عزیز ، چه زود فراموش شدید!


(بدون نظر)

          25 مرداد 1396

توهین به فهم مردم

بحث دانشمندان بر سر اول بودن  مرغ و تخم مرغ بجایی نرسید و ظاهرا  از زاویه علوم زیستی هم بجایی نخواهد رسید  .
اما از اینکه بعضی اشکلات مرغ و تخم مرغ با فریبکاری به راحتی قابل هضم می شود جای تعجبی ندارد مثلا اتحادیه های مرغداری قیمت مرغ کیلوئی 8000 تومان را منطقی اعلام می کنند و یا تخم مرغ های که قبلا تاریخ تولیدشان  را چند روز دیرتر میزدند و بعضا سوژه فضای مجازی می شد ، حالا با ترفندی جدید تاریخ تولید را از روی تخم مرغ ها حذف کرده اند و تنها تاریخی  بر روی آن درج می کنند تا مصرف کننده را گمراه کرده و وادار به برداشت 2 گانه از تاریخ مندرج بر روی کالا نمایند.
عدم درج تاریخ تولید بر روی محصولات غذایی خلاف مقررات استناندارد اجباری کالاهای خوراکی و بهداشتی است و متولیان بهداشت شهرمان از این مهم غافل شده اند
تاریخ درج شده روی این تخم مرغ  به چه معناست؟ آیا اگر این تخم مرغ تا 96/06/16 در فروشگاهی باقی بماند  احتمال اشتباه از طرف مصرف کننده که آنرا تاریخ تولید بداند وجود ندارد؟
آیا حرف " E " قبل از تاریخ مصرف که مخفف "EXP.Date" است برای این جمله کفایت می کند؟
شما فکر نمی کنید که احتمالا ریگی در کفش وجود داشته باشد؟

شاید بهترین روش مصرف تخم مرغ استفاده از محصولاتی باشد که هر 2 تاریخ(تولید و مصرف) را بر روی محصول خود درج می کنند و از خریداری این تخم مرغ ها در حد امکان پرهیز شود تا سلامت جامعه به خطر نیافتد .


(بدون نظر)

          15 خرداد 1396

نان بی کیفیت در گلپایگان، نتیجه بی تدبیری مسئولان

اخیرا کیفیت آرد تحویلی به نانوایان گلپایگان  بسیار نا مطلوب  شده است  و نانوایان برای عمل آوری خمیر  از نمک طعام ( وبه احتمال قریب به یقین از جوش شیرین) استفاده میکنند . مقدار استفاده این ماده های خطرناک بسیار زیاد است  بطوریکه طعم نان هایی که به دست مصرف کننده میرسد به تلخی میزند و ضایعات نان به شدت افزایش یافته است
مسئولین محترم آرد و نان در گلپایگان قطعا میدانند که استفاده از این ماده خطرناک  که به سم سفید معروف است مادر  اکثر امراض است . بیماری های قلب و عروق دومین عامل مرگ ومیر در ایران . بیماریهای کلیوی و انسداد عروق حیاتی همگی از مصرف بیش از حد نمک طعام عارض می گردد که مردم  به ناچار با خوردن نان ، این سم مهلک را وارد بدن خود میکنند و اغلب آنان هم از این موضوع بی اطلاعند .

اگر استفاده از جوش شیرین را  به دلیل عدم دسترسی آزمایشگاه  برای خانواده ها و عدم تشخیص آنان  به حساب نیاوریم،  اما تنها  استفاده از همین یک ماده خطرناک (نمک طعام)  کافیست تا خسارات جبران ناپذیر جسمی به شهروندان تحمیل گردد
پس لازم است فکری برای این کار اندیشیده شود . نظارت بر امر تهیه آرد از کارخانجات تولید آرد اولین اولویت نظارتی شورای آرد و نان است . و دیگر مسئولینی که ادعای  نظارت بر عملکرد ادارات و ارگانها را دارند لازم است تا با تعیین کارگروهی متخصص  نظارت و چگونگی بی کیفیتی نان در گلپایان را بررسی و تذکرات لازم را به عوامل این نابسامانی در دستور کار قرار دهند . اطمینان داشته باشید با سود نسبتا بالای صاحبان نانوائی  از این کسب پر درآمد (و نه  کارگران نانوائی) این امر محقق خواهد شد و گرنه ادامه این روند  سلامت مردم شهرمان را تهدید  خواهند کرد


(بدون نظر)

          7 دی 1395

خاطره 7 دی ، روز نهضت سواد آموزی و دیدار با حضرت امام خمینی (ره)

 

خاطره  دیدار با امام خمینی ( ره )


 اوایل انقلاب بود و هرج ومرج اداری حاکم بر اصول و مقررات . هر کس ساز خودشو میزد .توی هنرستان فنی شهید بهشتی گلپایگان استخدام شده بودم و دو سالی بود که تدریس می کردم .بعد از 2 سال یه نامه اومد که اونایی که دیپلمشون فنی نیست مرخصند!! یکه خوردمو خودمو به کارگزینی اداره کل در اصفهان رسوندم یه آقایی به نام موسوی ( اهل خوانسار ) مسئول کارگزینی اداره کل بود و میگفت مرغ یه پا داره !! هر چه بهش میگفتم آقاجون من مدرک دانشگاهیم فنی است و آخرین مدرک ملاک استخدامه  اما به خرجش نرفت که نرفت . زمان جنگ بود و کسی هم در این موارد به داد کسی نمیرسید این نشون به اون نشون چهار سال از بهترین ایام عمرمونو توی نهضت سواد آموزی مشغول بکار شدم با سمت حسابدار!! حسابدار که چه عرض کنم . کارپردازو تدارکات و و رانندگی و کارگزینی و نظافتچی و خیلی از کارهای دیگه رو با یه حقوق جداقل انجام میدادیم، آخه ناچار بودیم! بقیه دوستان هم وضعیت بهتری نداشتند تا عاقبت  در مهرماه سال 64 یه بنده خدا پیدا شدو گفت اشتباه شده میتونی دوباره در هنرستان دبیر فنی باشی!؟ و بعد از 4 سال مجدد به کار اصلیم باز گشتم.
راستی چند نفر هنوز توی این ادارات و سازمانها مثل آقای موسوی فکر میکنند که مرغ یه پا داره؟ میدونم همتون میگید خیلی! چه کنیم همیشه تو این مملکت همینطوری بوده تعدادی از آدما سر جا خودشون نیستند . خدا وکیلی اینجوری نیست ؟

اوایل دیماه سال 61 که در نهضت خدمت میکردم  ،اعلام کردند که از هر دفتر نهضت یه نفر بیاد تهران برای رفتن به جماران ، دیدار حضرت امام خمینی . مثل همین الان و مثل همیشه تاریخ ایران کسی به اعداد و ارقام اعتنایی نمیکرد و از گلپایگان 4 نفر! عازم تهران شدیم . غروب 6 دیماه به تهران رسیدیم و رفتیم به تالار رودکی ( وحدت )جهت اقامت شبانه . خودمونو کردیم لابلای جمعیتی که از سراسر ایران برای دیدار امام در تاریخ 7 دیماه روز فرمان ایشان برای تشکیل  نهصت سواد آموزی اومده بودند . البته به صرف شام . وقتی رفتیم داخل رستوران یه بشقاب نخود پخته !!آوردند که البته نون هم تموم شده بود . معلومه دیگه وقتی اعداد و ارقام کشک باشه وضعیت از این بهتر نمیشه . نخود خالی را برا شام صرف کردیم و رفتیم که یه چایی بخوریم ، دیدیم قند کنار چایی نیست گفتند قند کوینیه و بجاش چایی را با خرما بخورید . البته هر چه گشتیم خرما هم نیافتیم ! گفتیم اشکالی نداره ما که برا سور چرونی نیومدیم . رفتیم کف تالار را موکت کرده بودند همونجا خوابیدیم . چند لحظه نگذشته بود که آقای مهاجر سرپرست نهضت سواد آموزی استان اصفهان از طریق بلندگوی تالار با لهجه اصفهانی اعلام کرد که همه کسانیکه از استان اصفهان اومدند یه جا جمعشند برای نگهبانی در محوطه تالار!؟ اول خودمونو زدیم به کر گوشی و یه یکربعی که گذشت دوباره صدای همین آقا در اومد که پس گلپایگون که چهار نفر بودن کوجان ؟
معلوم نبود چرا این آقا  پیش قدم شده بود برا نگهبانی تا بقیه آقایون به استراحت و خوابشون برسند ؟ناچار شدیم رفتیم خدمتشون و ما را بردند به پشت تالار توی یه اتاق تعدادی تیربار کلاشینکف با خشابهای پر از گلوله جنگی ! هر چه فکر کردیم که تو وسط تهرون چه خطری متوجه ماست که باید مسلح ، بدون آموزش ، و بدون شناسایی صحیح افرادیکه اسلحه دریافت میکنند این کار خطرناک را باید انجام بدیم فکرمان بجایی نرسید

خلاصه ...... تا صبح نگهبانی دادیم و نخوابیدیم . صبح اول وقت اسلحه ها را ریختیم تو همون اتاقی که ازش برداشته بودیم و بدون خوردن صبحانه راهی جماران شدیم خدا پدر یه حاجی آقای معمم را بیامرزه وقتی از خیابونای جماران که از   بازرسی ها رد میشدیم به من گفت . جوون اگه میخوای امام را ببینی باید خیلی زود خودتو به حسینیه برسونی وگرنه تو کوچه میمونی و موفق به دیدار نمیشی . خودمو به سرعت به حسینیه رسوندم و وسط اونجا نشستم .
دیدار امام(ره)  با اون جذبه خاصش ارزش تحمل سختیهای روز قبل را داشت


(بدون نظر)

          27 شهریور 1395

چاپارخانه گلپایگون

خیلی از کسانی که در سن نوجوانی و جوانی و میانسالی هستند با عنوان "چاپارخانه" بیگانه هستند و البته خود من هم که از 60 گذشته ام و از میانسالی خیلی دور شده ام  هم فقط وصف آنرا شنیده ام اما میدانم که یکی از اقدامات "امیرکبیر" ایجاد این وسیله ارتباطی بین شهری بوده که از اسب و قاطر برای ارسال نامه ها ، پیام ها و محمولات پستی استفاده می شده است و برای رسیدن به مقصد چند روزی به درازا می کشیده . اما خوشحال هستیم که پس از سالها و پس از گذر از چاپار و تلگراف و تلفن و تلکس و فاکس و....، امروز به لطف سیستم ارتباطی ارتش آمریکا و مدد از تکنولوژی آن ، اینترنت را در خانه های خود داریم آن هم از نوع طرح هایی با نام های زیبای زرین، کیمیا ، شباهنگ ، سهیل و کذا و کذا که همگی برای درگیر کردن خلق در جهت اعتیاد آنان  به این تکنولوژی است 
البته  هدف و ماموریت اصلی آن به این شکلی که فعلا مورد استفاده واقع میگردد نبوده  بلکه برای برآورده کردن نیازهای واقعی جامعه و البته با حداکثر سرعت انتقال بوده و امروز به یک بحران برای جامعه ایرانی و یک هدف سودآوری سیری ناپذیر برای اپراتورهای موجود تبدیل شده است . 




از آنجائیکه این اعتیاد به من هم سرایت کرده و ناچار برای نگهداری یک فضای فرهنگی ایجاد شده با قدمت 15 ساله لازم است هم  از این سیستمها استفاده کنم و هم  از تمامی طرحها برای کاهش هزینه ای که هیچ سود اقتصادی بر آن متصور نیست را تجربه کنم با پیشنهاد یکی از دوستان طرح "کیمیا" را برای این منظور به مدت 6 ماه خریداری کردم اما بشنوید از پشت پرده این طرح .
بعد از خرید طرح از دفاتر پستی و پرداخت کلیه هزینه های 6 ماه آینده برای حذف طرح قبلی "زرین" به مخابرات گلپایگان رفتم تا بتوانم قبل از پایان شهریور هزینه های سرسام آور ADSL بر روی قبض تلفن را انصراف بدهم تا کنترل بیشتری بر عملکرد خود  داشته باشم ، اما متاسفانه کارمند مربوطه اعلام می کند که تا مکاتبه  لازمه برای حذف طرح قبلی  با اصفهان صورت گیرد چند روزی طول می کشد و همچنان طرح مورد حذف برای مهرماه هم بر روی قبض شما اعمال خواهد شد . این اظهارات در حالی است که اپراتور "ایرانسل" با تمام امکانات در شهرمان مستقر شده و مردم را تشویق به تعویض سیم کارتهای خود برای ارایه خدمات اینترنتی می کند ، هر چند آنان هم برای سودآوری بیشتر این کار را آغاز کرده اند اما در مردم داری و سرعت عمل بسیار فراتر عمل می کنند
در همان حال از این کارمند محترمه مخابرات سئوال کردم مگر شما نامه هایتان را اینترنتی  یا الکترونی ارسال نمی کنید؟ این زمانی کمتر از ثانیه انجام میگردد، چطور تا 5 روز آینده طرح حذفی من انجام نمی شود؟؟ ، ایشان که ظاهرا منظور من را متوجه نشده بود سئوال دوم را از ایشان پرسیدم .
مگر اداره مخابرات گلپایگان هنوز از "چاپارخانه" و با استفاده از اسب و قاطر تقاضاها و مکاتبات خود  را به مقصد مورد نظر ارسال میکند؟!!
ایشان پاسخی برای این سئوالات من نداشت و یا نداد اما هم من و هم شما به خوبی میدانیم که این هم یک میانبر برای سودجوئی بیشتر است که اپراتورها ی ارایه کننده خدمات ADSL  طراحی و برنامه ریزی می کنند و خلق اله را نادان می پندارند . به امید روزی که صداقت عمل را در عمل اثبات کنیم/


(بدون نظر)

          20 خرداد 1395

سفری به بلندای غم

پدرم ، می دانی که دو باره خرداد آمد؟.
غم از دست دادن تو سنگین بود . همچنان این سنگینی حس می شود نمی دانم کی بودی  و چه کردی ؟دوستانت هنوز از تو می گویند، از خوبی هایت از مهربانی هایت از درستکاری هایت، کسان دیگری در کسوت تو هستند اما هر روز  تعدادشان کم می شود و جایگزینشان کمتر و می رود تا این اخلاق و منش ، هر روز کم رنگ تر گردد . کاش میتوانستم کامل مثل تو باشم اما امکانش وجود ندارد و دیگر امیدی به بهبود حالم نیست . تو چگونه زیستی؟  چه فکر میکردی که ما آنگونه نمی اندیشیم؟ پدرم کوتاهی کردی و آنگونه زیستن را به ما یاد ندادی ! کاش رمز آنرا برایمان گفته بودی و بعد به سفر می رفتی . 21خرداد 95 سفر تو 5 ساله می شود سفری به بلندای غم و میدانم که قصد باز گشت به اینجا را نداری . اطمینان دارم که سفر بی خطری را ادامه میدهی . روحت شاد


(بدون نظر)

          27 آذر 1394

آبروی رفته برگشتی ندارد؟

من طرفدار هیچ تیمی نیستم . و حساسیتی هم ندارم . بازی فوتبال را به خاطر جذابیت آن دوست دارم . مسابقات لیگ را هم هر هفته پی گیری می کنم . تیمهایی را دوست دارم که اخلاق ورزشی را به نتیجه مسابقه ترجیح دهند در پایان مسابقه طرفدار یکی از 2 تیم و اغلب طرفدار هر دو می شوم اما چندی پیش ود در پی دیدار "دربی " پایتخت ظاهرا آقای "علی ضیا" مجری خوب و توانمند سیما با بکار بردن عبارتی ناشایست  خطاب به سرمربی یکی از تیمها ، محبوبیت خود را خیلی کم کرد
البته اغلب اشتباهات را میتوان با عذرخواهی و یا اهدای گل جبران کرد اما در بعضی موارد از کسانیکه خیلی از خود تعریف می کنند 
و خود را الگو ی اخلاق میدانند ، سرزدن بعضی رفتارها از آنان قابل جبران و بخشش نیست .
کامران نجف زاده در برنامه "صرفا جهت اطلاع " 20:30 شبکه دو سیما عبارتی را از مجید نامجو وزیر وقت دولت احمدی نژاد خرده گرفت که علیرغم عذر خواهی در هفته بعد نتوانست آبروی رفته خودش را بازگرداند. محمود کریمی مداح ! اهل بیت با حمله ور شدن به طرف زوج جوان با اسلحه، اعتبار چندین ساله خود را به شدت تنزل داد، بهنوش بختیاری بازیگر طنز سریالهای سیما ، در یک گفتگوی زنده تلویزیونی پدر خود را بطور کلی از خانواده اش حذف نمود .  احسان خواجه امیری در برنامه زنده با احسان علیخانی عبارتی را به کار برد که دیگر محبوب خیلی ها نخواهد بود . رضا عطاران که عنوان کرد برای خنداندن مردم حاضر است  شلوار.......!!!  دیگر چهره محبوبی نیست . اکبر عبدی را که همه فکر میکردند نمونه کامل اخلاق است با نقل یک خاطره از تشرفش به مکه مکرمه را  همه شنیدند .
اینان همه عذر خواستند اما وجود انسانها آن محبوبیت را دیگر درک نمیکند . مراقب باشیم که مخاطبین ما چه کسانی هستند و در مورد ما چه فکر میکنند؟ . تنها به قاضی رفتن نتیجه ای مطلوب برای خواهان دارد و خوانده  از قضاوت قاضی بی اطلاع و بی بهره... آبرو در یک لیوان شیشه ای ترک دار در دستان لرزان است اگر شکسته و ریخته شود گمان بازگشتی برا آن متصور نیست . تا اطمینان کامل حاصل نشده از قضاوت و پذیرفتن رای دیگران دوری کنیم / از همراهان عزیز متشکرم


(بدون نظر)

          16 آذر 1394

نابسامانی درحوادث گاز گلپایگان

از اینکه این مطلب را می نویسم  تنها به جهت آنست که مسئولین از خواب غفلت بیدار شوند و صرفه جویی در خدمات دولتی را به قیمت تهدید جدی به سلامت شهروندان تمام  نکنند
در تاریخ 16 آذر درپی قطع گاز منزل یکی از بستگان که  از نیمه شب گذشته قطع گردیده بود و به جهت سالخوردگی  و بی اطلاعی از اینکه حوادث گاز بطور شبانه روزی  فعالیت میکنند . شب بسیار سردی را تا صبح به سر بردند . صبحگاهان  با اطلاع از واقعه ای که در شب گذشته پیش آمده بود با تلفن (194) حوادث گاز تماس گرفتم و موضوع را در میان گذاشتم  و حوادث گاز نیز به سرعت در محل حاضر گردیده و با توجه به خرابی کنتور گاز، آنرا تعویض و وسایل گاز سوز را هم روشن کرده بود اما متاسفانه به جهت سهل انگاری از گذاشتن واشر آبندی در داخل اتصالات ، گاز در فضای منزل منتشر شده بود به حدی که از بوی گاز منتشره امکان ایستادن در آن محیط نبود . لذا مجددا بارها با تلفن(194) تماس گرفتیم که متاسفانه اشغال بود و امکان اطلاع مورد استشمام بوی شدید گاز به واحدحوداث وجود نداشت تا بالاخره با شماره تلفن دیگری از شرکت گاز  تماس گرفته شد و این امکان فراهم  و پس از مراجعه و رفع عیب متوجه شدم که در هنگام نصب کنتور واشر مربوطه را در محل اتصال قرار نداده بودند
شرکت گاز گلپایگان بایستی در برابر بهای سرسام آوری که ازمحل  فروش گاز از شهروندان اخذ می کند برای آموزش کادر خدماتی خود که ظاهرا از شرکتهای خصوصی و پیمانکاری می باشند،مدیریت و اقدامات جدی  بکند و در هنگام  مناقصه های پیمانکاری و عقد قرار داد  از صلاحیت  فنی آنان مطمئن گردد و  برای جان و مال شهروندان ارزش بیشتری قائل گردد

مطالب فوق کاملا مستند و در صورت لزوم قابل اثبات است


(بدون نظر)

          5 مهر 1394

احترامی به بلندای انسانیت

با تمام وجودم احترام می گذارم به بزرگ زنی که دیگر در بین ما نیست . احترامی به بلندای انسانیت و تقوا ، فداکاری و ازخودگذشتگی، زنی والا مقام و مومنه با قامتی مردانه ، مردانگی از نوع مرام مردمی .بانک خون O- گلپایگان که ده ها نیازمند را در سخت ترین شرایط در زمانی که بانک خونی وجود نداشت به زندگی باز گرداند.دیگر خونی در رگهایش جریان نداردتا به کمک زنان نیازمندی بشتابد که وضع حمل دارند. او رنج دیگران را رنج خود می دید و امروز میهمان غسالخانه ای بود که سالها درآنجا به کمک درگذشتگان نیازمند می شتافت و آنان را برای دیدار با حق تعالی در عملی انساندوستانه و داوطلبانه تغسیل و تطهیر میکرد. او امروز خود برای دیدار با معبودش تطهیر شد و راهی سفری بی خطر گردید. ضایعه درگذشت خاله عزیزم حاجیه نصرت خانم اشراقی را به همه دوست دارانش تسلیت میگویم . روحش شاد


(بدون نظر)

          31 شهریور 1394

روز اول مدرسه یادته؟

اول مهرماه 1340 هجری شمسی خاطره روز اول مدرسه  .
حضور در مدرسه ای متروکه با اتاقها و راهروهای پیچ در پیچ در اطراف مسجد جامع گلپایگان در محله یهودی نشین و با حضور انبوهی از دانش آموزان با لباسهای مندرس و کفشهای بعضا وصله دار.
حضور تعداد زیادی از دانش آموزان سرخ موی کلیمی در حیاط مملو از خاک . در گوشه حیاط مدرسه در کنار چاه آب . دو عدد سقای آب آشامیدنی!.  با استفاده از چرخ چاه برای آب گیری آنها.
تراشیدن موهای ژولیده با ماشین نمره 2 و استفاده از آب خزینه حمام محله در روز فبل از مدرسه . اینا چیزهایی بود که با اولین روز مهرماه قابل مشاهده بود ، در مدرسه ای که "ادیب"! می نامیدندش .
حضور مدیر چاق با سبیلهای پر پشت و چشمهای دریده به تن داشتن یک جلیقه با ساعت بندی داخل جیب کوچک و داشتن شلاقی بافته شده از چرم گاو در دست . که با  چرخوندن اون به دور مشت نفس هر دانش آموز بند می اومد و با باز شدن شلاق از دور دست دانش آموزان تازه وارد را زهره ترک میکرد، خوش آمدی بود که تقدیم همه دانش آموزان می شد !. شروعی وحشتناک برای کسب علم ودانش!! ....
حضور در کلاس اول روی میز و نیمکتهای شکسته چوبی و  ورود  مرحوم آقای صلواتی با هیبتی وصف ناپذیر و داشتن همان شلاق مدیر (فقط کمی کوتاه تر ) در کلاس و بدون هیچ صحبتی رفتن به گوشه کلاس و برداشتن قطعه ای از مجموعه مقواهای خاک گرفته توی یک قفسه چوبی و نشان دادن آن به دانش آموزانیکه از ترس  جیک نمی زدند .... بچه ها ،،خوب چشماتونا باز کنید اسم این حرف  (الفه ) دفترچه هاتونا باز کنید و حرف اول را مثل این بنویسید ... صدای صفیر شلاق مدیر مدرسه  از داخل همان راهروهای متروکه و گریه دردناک دانش آموز سال بالاتر  همه را روی نیمکتهای نا آرام  میخکوب کرد  شروع تحصیلی که هیچ توضیح دیگریی نمی خواهد


(بدون نظر)

          22 شهریور 1394

مقصر صندلی خالی دانشگاه ها کیست؟

اینبار مطلبی را از روزنامه ایران 22 شهریور در وبلاگم گذاشتم و عکس سر صفحه  جام جم هم چاشنی آن شد به نظرم مطالعه آن برای کاربران عزیز خالی از لطف نیست / متشکرم - محمود نیکنامی

 

***************************************

<ایران> با کارشناسان آموزش عالی به بحث گذاشت

مقصر صندلی خالی دانشگاه‌ها کیست؟

اکنون دانشگاه‌ها شاهد کمبود دانشجو هستند، دانشگاه‌های غیرانتفاعی از سازمان سنجش خواسته‌اند که چند برابر ظرفیت اعلام پذیرش کند

هدی هاشمی

کنکور برای خیلی از دهه شصتی‌ها همان غولی بود که وقتی نامش می‌آمد، خواب و خوراک خیلی‌ها را بهم می‌ریخت. در آن سالها خیلی از دانش آموزان  دو تا سه سالی وقت می‌گذاشتند، کلاس‌های کنکور  می‌رفتند و کتاب‌های مختلف می‌خریدند که برنامه ریزی کنند تا در رشته دلخواه خود قبول شوند. فراوانی متقاضیان کنکور آنقدر زیاد بود که مسئولان آموزش عالی به این فکر افتادند  که با تأسیس مؤسسات غیرانتفاعی شاید بتوانند آرزوی رفتن به دانشگاه را برای بخش کثیری از جوانان برآورده کنند. این آرزو برای خیلی‌ها محقق شد تا جایی که حالا  خبر می‌رسد که در کنکور  امسال  حدود 300 هزار صندلی خالی مانده است. کارشناسان آموزش عالی می‌گویند، خالی بودن صندلی‌های دانشگاه‌ها پدیده‌ای است که به علت  رشد بیش از حد مراکز دانشگاهی و توجه نداشتن به سلایق و علایق داوطلبان  به‌وجود آمده است. با این حال به هم خوردن تعادل عرضه صندلی‌های دانشگاه، گریبانگیر همه  دانشگاه‌ها شده است. براساس آماری که وزارت علوم می‌دهد بیش از نیمی از ظرفیت دانشگاه جامع علمی کاربردی،  500 هزار ظرفیت در دانشگاه‌های آزاد  و حدود  70 درصد صندلی‌های دانشگاه های غیرانتفاعی  خالی  از دانشجو مانده است؛ موضوعی که حالا برخی از کارشناسان آموزش عالی از آن به عنوان «بحران دانشگاه»  نام می‌برند.
 حسین توکلی  مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور آماری از وضعیت کنکور امسال  می‌دهد و درباره  این بحران  می‌گوید: «تعداد حاضران در کنکور امسال حدود 796  هزار و 164 نفر بوده است  که از این تعداد فقط  36 نفر مجاز به انتخاب رشته نشدند. همچنین از تعداد کل شرکت کنندگان  574 هزار و 317 نفر انتخاب رشته کردند که در نهایت 428 هزار و 478 نفر در رشته‌های متمرکز قبول شدند. در حقیقت داوطلبانی  که انتخاب درست و اصولی داشتند توانستند در دانشگاه پذیرش شوند. با این  همه اکنون  دانشگاه‌ها شاهد کمبود دانشجو هستند، البته دانشگاه‌های غیرانتفاعی و غیر دولتی از سازمان سنجش خواسته‌اند که هنگام اعلام نتایج دانشگاه‌های غیرانتفاعی چند برابر ظرفیت پذیرش کند. و وزارت علوم باید درباره آن تصمیم‌گیری کند.»  وی با اشاره به اینکه هم اکنون غول کنکور از دوره کارشناسی به دوره تحصیلات تکمیلی رفته است،  می‌گوید: «دانشگاه‌ها باید روی کیفیت و پذیرش دانشجو در دوره‌های تحصیلات تکمیلی بیشتر از قبل تلاش کنند.  همچنین با افزایش پذیرش دانشجوی غیرایرانی و اصلاح سیاست‌های پذیرش دانشجو باید دانشگاه‌ها به این وضعیت سر و سامانی دهند.»


(بدون نظر)

          17 شهریور 1394

شهدای عزیز چه زود فراموش شدید!!

مستقیم میدان شهدا!
امروز 17 شهریور ، یوم الله و یادآور خونین ترین روز انقلاب است، روزی که در کمتر از یک ساعت میدان ژاله تهران حدود 4000 شهید را هدیه گرفت ، هدیه برای انقلاب . امروز تمام روزنامه های صبح را مشاهده کردم تنها چند روزنامه بطور خیلی سربسته به این روز پرداخته بود
شهدای عزیز ، چه زود فراموش شدید!
لینک روزنامه های 17 شهریور 94
http://www.irna.ir/fa/PhotoNews/2937246/


برای مسئولین گلپایگانی در حوزه تبلیغات و روابط عمومی ادارات هم بسیار متاسفیم


(بدون نظر)

          18 مرداد 1394

آخاله و روز خبرنگار



مدتی بود که می خواستم جایگاه سایت آخاله را در شهر گلپایگان ارزیابی کنم ، اما فکر کردم بهتره به همین آمار بازدید که مخاطبان همیشگی سایت هستند دلگرم باشم و کارم را  هم که  یک سرگرمی روزمره است و هم سرکی به دنیای بی نهایت مجازی ست با گذشت 14 سال از تاسیس سایت آخاله همچنان عاشقانه و بدون حاشیه ادامه بدهم ، چون میدونستم که مخاطبان دائمی و خاصی هم دارم که  بردن نام آنها لزومی نداره تا اینکه دو سال قبل  در همین ایام 17 مرداد ماه که به مناسبت شهادت شهید صارمی روز خبرنگار نامش گذاشتند ، خود را در جمع خبرنگاران شهر خوبم گلپایگان دیدم . دعوتی که از طرف شهردار فهیم آنزمان شهرمان جناب آقای بخشی صورت گرفته بود . از اینکه خود را یک خبرنگار بدانم دچار تردید بودم و هم اکنون هم این عنوان را سزاوار خود نمیدانم اما از دسترنج خبرنگاران شهرم بطور دائم بهره می برم و افتخار انعکاس اخبارشان را در سایت آخاله دارم . لطف تمامی این خبرنگاران را نسبت به خود درک میکنم و از احترامی که برای این سایت پر مخاطب قائلند بر خود می بالم.
امسال نیز همچون سالهای گذشته  لطف جناب آقای بخشی شهردار قبلی شهرمان با پیامشان شامل حالم گردید  و یک پیامک در امسال و یک تماس تلفنی ( در سال قبل )  از طرف روابط عمومی دانشگاه آزاد گلپایگان ، و چند پیامک مختصر از طرف دوستان رسانه ای ، و لطف جناب آقای دکتر جعفری هم بر این الطاف افزون شد
با تحولات اخیر در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گلپایگان  و ریاست مجدد جناب آقای گوهری که اخیرا صورت گرفته فضای جدیدی برای فعالیت رسانه های محلی فراهم گردیده است در اولین اقدام رسانه ای ایشان میتوان به  گرامی داشت روز خبرنگار و تجلیل از خبرنگاران در 17 مردادماه اشاره نمود که این حرکت را به فال نیک میگیریم و امیدواریم  با تثبیت مدیریتی در این نهاد شاهد پویایی فضای فرهنگی شهر باشیم
همچنین از عنایات ویژه امام جمعه محترم جناب حجت الاسلام اسماعیلی که نظر خاصی به فضای رسانه ای و اصخاب رسانه دارند نیز تشکر می کنیم که نه تنها در سنگر امامت جمعه فعالیت میکنند بلکه نظر خاصی به مسائل فرهنگی شهر و شهروندان دارند
گلایه ای که از بعضی مسئولین شهرمان داریم اینست که علیرغم انتشار اخبارشان در فضای مجازی ، اعتقاد و یا توجهی به این فضا خصوصا سایت آخاله ندارند بعید است که
 آنها از وجود این رسانه فعال که بازدید میانگین روزانه اش از 2000 هم تجاوز میکند مطلع نباشند . و قطعا میدانند که تدارک این فضا هزینه های زیادی دارد که گرداننده آن خود شخصا آنها را با افتخار پرداخت میکند و اطلاع رسانی و فرهنگ شناسی یک کهنشهر را بر عهده دارد اما دریغ از یک نیم نگاه ، سایت آخاله همچنان به احترام مخاطبان فهیم و معدود مسئولین شهر که با پیامهای خودشان ما را مورد لطف قرار میدهند به امر اطلاع رسانی و فرهنگ سازی بومی ادامه راه میدهد / روز خبرنگار بر تمامی خبرنگاران خصوصا خبرنگاران فهیم شهرمان گرامی باد


(بدون نظر)

          22 تیر 1394

توضیح در مورد تحولات اخیر گلپایگان

اخبار و اتفاقات اخیر گلپایگان از جمله استیضاح شهردار قبلی جناب آقای بخشی و اتفاقات بعد از آن و پیامکهای بعضی از سایت ها مبنی بر فلان بازداشت و یا سوء استفاده از چه و چه ، نقل اخبار محافل خبری بود و همه مردم گلپایگان در جریان کامل آن قرار گرفتند . تنها رسانه ای که هیچ اظهار نظری و یا نقل قولی از کسی و جایی نکرد سایت آخاله بود و این به اذعان تمامی کاربران مصداق صداقت در امانت خبری و حفظ آبروی تمامی شهروندان عزیز و دوست داشتنی بود .
کاربران فهیم سایت استحضار دارند که تبادل لینک بین رسانه ها امری معمول  و کاملا اختیاری و به اقتضای سوابق  سایت میهمان  صورت میگیرد و سایت آخاله نیز از این قاعده پیروی نموده و تعدادی لینک رسانه های مجاز را  به عنوان سایت میزبان پذیرفته  است . با تحولات اخیر گلپایگان و مطالب منتشره  در این وبسایت ها که با مسئولیت خودشان منتشر  گردیده  و فقط از طریق لینک وبسایت هایشان  در آخاله به نظر کاربران میرسد و  سایت آخاله هیچگونه اطلاعی از محتوای آن نداشته و ندارد و دلیلی هم بر این موضوع متبادر نیست چرا که آنها نیز مجوز رسمی فعالیت در این فضا را دارند و در صورت تخلف بایستی از طریق مراجع مربوطه پیگیری نمود و هیچگونه مسئولیتی متوجه  سایت میزبان نمی باشد 
بعضی افراد نادان  بر این امر واقف نبوده و با تصور غلط مطالب مندرج در لینکها را به سایت آخاله نسبت میدهند . که هرگز اینگونه نبوده است  لذا :

 مجددا اعلام میداریم که هر گونه خبر به نقل از آخاله  قویا تکذیب میگردد چرا که تولید خبر نیاز به تخصص دارد و آخاله خود را به وادی کاری که در راستای رسالتش نباشد قرار نمیدهد .

همه کاربران فهیم سایت که مطالب آنرا پیگیری میکنند به خوبی میدانند که سایت آخاله  ضمن احترام به آبروی همه شهروندان و به دور از جنجال های سیاسی ، تنها به فرهنگ گلپایگان پرداخته و خود را از هر گونه حاشیه خبری به دور نگاه داشته  است و رمز موفقیت و بازدید بالای آنرا مرهون لطف عزیزان و کاربران فهیم سایت میداند. این سایت با افتخار از خدمات و زحمات شهردار قبلی گلپایگان آقای بخشی در زمان خودش تشکر کرد و هم اکنون برای شهردار منتخب فعلی و اعضای محترم شورای شهر گلپایگان آرزوی موفقیت دارد و میخواهد که همانند گذشته و با تلاشی مضاعف  خدمت به شهروندان عزیز گلپایگانی را در دستور کار خود قرار دهند


(بدون نظر)

          3 تیر 1394

لطفا به تاریخ درج مطالب در وبلاگ توجه کنید


(بدون نظر)

          21 خرداد 1394

یادی از هفته محیط زیست

هفته محیط زیست فرصتی است تا هرچند کوتاه گوشه ای از آن را پاسداری کنیم
خیلی خلاصه  پیشنهاد می کنم چند عدد پیاز موسیر را در باغچه خانه در عمق 15 تا 20 سانتیمتری قرار دهید (بکارید) ( موقع کشت پیاز در اواخر خردادماه ) و در فروردین سال آینده از گلهای زیبای آن استفاده کنید و در خرداد ماه بذر حاصله از آن را در طبیعت مرطوب رها سازی کنید تا این گیاه معطر که البته در مناطق زاگرس میروید را از انقراض نجات دهیم . پیازهای کاشته شده برای سالهای زیاد در همان محل کاشته شده باقی می ماند و به شما بذر میدهد ضمن آنکه به آبیاری و نگهداری خاصی هم نیاز ندارد . من اینکار را هر ساله انجام میدهم و نتیجه محصول دهی بذرها را مشاهده کرده ام



(بدون نظر)

          10 خرداد 1390

صدای رادیو ایران در مرکز ایران شنیده نمی شود
چقدر دلم برای حال و هوای شهرمان در اون قدیما تنگ شده . انگار همین چند ماه پیش بود که روی پشت بام کاهگلی یه چوب بلند قرار میدادم و با چند تکه چوب چهار پر از بالا تا پایین اونا با سیم های مستعمل مسی بظور عمودی و موازی نصب میکردم و انتهای سیم را به پشت یه رادیوی فیلامانی ( شارپ ) متصل میکردم و به زحمت صدای رادیوی ایران را در لابلای صداهای رادیوهای کشورهای عربی که با امواج بسیار قوی در رادیو ایران تاثیر می گذاشت را می شنیدم . مسابقه 20 سئوالی ، برنامه پلیسی (جانی دالر) ، مشاعره مهدی سهیلی ، سخنرانی آقای راشد ، نوای گرم و دوست داشتنی موسیقی اصیل ایرانی با آواز خواجه امیری و گلپایگانی و سیاووش و داستان شب که همه پند بود و اندرز و بدون استرس و تشویش خاطر به همراه ده ها برنامه جذاب دیگر از جمله صدای گرم مرشد ( شیرخدا ) در سکوت بامدادان و در محیط گرم و صمیمی خانواده ، گوشم را نوازش میداد .
این تنها وسیله الکتریکی نیمه الکترونیکی فیلامانی بود که اکثریت جامعه ایرانی آن را دوست داشتند و البته در اختیار همه گان نبود . یا به جهت عدم توانائی مالی و یا به لحاظ ملاحظات عقیدتی .
سالهاست که میگذرد و این وسیله اعجاب انگیز و دوست داشتنی آن زمان همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است . وسایل ارتباطی دیگر همچو گرام ، ضبط صوت مغناطیسی ، ویدئو و ... آمدند و بزودی بساط جمع کردند و رفتندو رادیو همچنان ماندگار در خانه ها و هیچ وسیله ارتباط جمعی دیگر نتوانست جایگزین این جعبه صدا شود . اما افسوس که در شهر ما همچنان باید چراغ برداشت و به دنبال همان رادیوهای فیلامانی گشت . چرا که این شهر از اول هم میانه خوبی با امواج رادیوئی نداشت . در حال حاضر که صدای رادیوهای همه کشورها در سراسر منظومه شمسی منتشر میگردد ، صدای این وسیله دوست داشتنی به سختی به شهر ما میرسد . کوچکترین عامل جوی باعث قطع صدا میگردد و مدتها کسی سراغ آن را نمی گیرد از 6 شبکه اصلی رادیویی کشور ( رادیو ایران - رادیو پیام - رادیو فرهنگ - رادیو ورزش - رادیو معارف و رادیو جوان ) ردیف اول که رادیوی اصلی صدای جمهوری اسلامی ایران است که در گلپایگان موج ( اف - ام ) ندارد و به نظر میرسد قراری بر ارسال این صدا به شهر ما وجود ندارد .بقیه شبکه ها نیز اغلب قطع هستند از اول خرداد ماه 90 به مدت چندین روز تنها صدای رادیو پیام که 50 در صد آن به مشکلات شهری تهران می پردازد شنیده میشد و دریغ از یک صدای دیگر . امواج ارسالی به قدری ضعیف است که تنها در فضای باز امکان دریافت آن وجود دارد . این مشکل در ارسال امواج تلویزیونی نیز مشهود است . حال که قانون ، اجازه دریافت امواج را با تکنولو‍ژی جدید ماهواره را نمیدهد پس چگونه است که مسئولینی شهر فکری به حال این مشکل نمیکنند؟ آگاه باشیم که اگر قرار است فرهنگمان از مرزهای جغرافیایی فرار نکند و جایگزینی همچو فرهنگ (فارسی وان ) و ( من و تو ) و صدها شبکه کثیف بیگانه به جامعه سالم ایرانی رسوخ نکنند ( که رسوخ کرده اند!!! )، امکان استفاده از وسایل ارتباطی ایران را در شهرمان فراهم کنید . چه کسی مسئول است؟؟

(بدون نظر)

          24 فروردین 1390

صدای ماندگار ( گویش محلی گلپایگان )
سالها بود به این فکر میکردم چرا افرادی تلاش میکنند تا به زور گویش خود را تغییر دهند و چنین وانمایانند که زاده تهران ند و اصالت خود را تعمدا گم کنند؟ با اینکه حدود 6 سال از وطنم جدا بودم هرگز نتوانستم و البته نخواستم که اینچنین باشم و گاهی با محاوراتی که با بعضی از همشهریان داشتم این مطلب را از آنان می شنیدم که اینجا مثلا اصفهان یا تهران است و مراقب گویش خودت باش!!! شرم میکردم که اینچنین می پندارند و سئوالی که از خود میکردم این بود که چرا اصفهانی و پزدی و کاشانی اینگونه نیستند و از اتفاق بر نوع گویش خود پافشاری میکنند؟ حال اگر عده ای نادان گویش ها را به تمسخر میگیرند علت چه بوده است؟ به تجربه و با هم صحبتی همشهریان فهیم پی بردم که اتفاقا اغلب همشهریان هجرت کرده اینچنین نیستند و بر اصالت خود تاکید دارند .
گرچه شیرین است لفظ کُرد و لُر یا اصفهانی -
هست شیرین تر از آنها لهجه گلپایگانی
این دو بیتی سروده بزرگان شهرمان است که خود همچنان محاورات روزانه خود را با افتخار با این گویش انجام می دهند . در مجموعه ( سی دی )وردپاتکان به این مهم پرداخته شده و هم بصورت قلمی و هم به صورت کلامی از بزرگان ادب گلپایگان به نحو احسن استفاده شده است آقای محمد علی سعیدی که خود از تحصیل کرده ها و استادان به نام است و اتفاقا مقیم کشور اتریش می باشد ، لهجه شیرین گلپایگانی را آنگونه که بوده و هست با اصطلاحات اصیل و منحصر به فرد در کلام نظم ونصر مکتوب نموده و اجرای کلامی آن انسان را مجذوب این گویش میکند . تلاش زیادی کردیم تا توانستیم قسمتی از این گویش کلامی را ضبط نماییم تا نا آگاهان بدانند که چه فرهنگی را پشت سر گذاشته و از آن غافل شده اند . از آنجا که دسترسی به این مجموعه برای همه هم شهریان عزیز ممکن نشده بنا به درخواست های مکرر دوست داران فرهنگ گلپایگان و با تلاشهای جناب آقای توحید نیکنامی در ابتدای دهه نود موفق شدیم تا فایل های صوتی گویش محلی گلپایگان را در سایت آخاله ، تحت عنوان ( صدای ماندگار ) که به حق وا‍ژه زیبنده ایست قرار دهیم و در ابتدا ی کار و جهت تست این مجموعه ‍‍از کلام استاد سعیدی آغاز کردیم و انشااله به ترتیب هر چند وقت یکبار فایل های جدید به این مجموعه اضافه خواهد شد تا گویش واقعی اجدادمان در این فضای مجازی همیشه ماندگار شود . صدای ماندگار را حتما بشنوید/ محمود نیکنامی

(بدون نظر)

          6 فروردین 1390

صدای ماندگار ( گویش گلپایگانی )
سالها بود به این فکر میکردم چرا افرادی تلاش میکنند تا به زور گویش خود را تغییر دهند و چنین وانمایانند که زاده تهران ند و اصالت خود را تعمدا گم کنند؟ با اینکه حدود 6 سال از وطنم جدا بودم هرگز نتوانستم و البته نخواستم که اینچنین باشم و گاهی با محاوراتی که با بعضی از همشهریان داشتم این مطلب را از آنان می شنیدم که اینجا مثلا اصفهان یا تهران است و مراقب گویش خودت باش!!! شرم میکردم که اینچنین می پندارند و سئوالی که از خود میکردم این بود که چرا اصفهانی و پزدی و کاشانی اینگونه نیستند و از اتفاق بر نوع گویش خود پافشاری میکنند؟ حال اگر عده ای نادان گویش ها را به تمسخر میگیرند علت چه بوده است؟ به تجربه و با هم صحبتی همشهریان فهیم پی بردم که اتفاقا اغلب همشهریان هجرت کرده اینچنین نیستند و بر اصالت خود تاکید دارند .
گرچه شیرین است لفظ کُرد و لُر یا اصفهانی -
هست شیرین تر از آنها لهجه گلپایگانی
این دو بیتی سروده بزرگان شهرمان است که خود همچنان محاورات روزانه خود را با افتخار با این گویش انجام می دهند . در مجموعه ( سی دی )وردپاتکان به این مهم پرداخته شده و هم بصورت قلمی و هم به صورت کلامی از بزرگان ادب گلپایگان به نحو احسن استفاده شده است آقای محمد علی سعیدی که خود از تحصیل کرده ها و استادان به نام است و اتفاقا مقیم کشور اتریش می باشد ، لهجه شیرین گلپایگانی را آنگونه که بوده و هست با اصطلاحات اصیل و منحصر به فرد در کلام نظم ونصر مکتوب نموده و اجرای کلامی آن انسان را مجذوب این گویش میکند . تلاش زیادی کردیم تا توانستیم قسمتی از این گویش کلامی را ضبط نماییم تا نا آگاهان بدانند که چه فرهنگی را پشت سر گذاشته و از آن غافل شده اند . از آنجا که دسترسی به این مجموعه برای همه هم شهریان عزیز ممکن نشده بنا به درخواست های مکرر دوست داران فرهنگ گلپایگان و با تلاشهای جناب آقای توحید نیکنامی در ابتدای دهه نود موفق شدیم تا فایل های صوتی گویش محلی گلپایگان را در سایت آخاله ، تحت عنوان ( صدای ماندگار ) که به حق وا‍ژه زیبنده ایست قرار دهیم و در ابتدا ی کار و جهت تست این مجموعه ‍‍از کلام استاد سعیدی آغاز کردیم و انشااله به ترتیب هر چند وقت یکبار فایل های جدید به این مجموعه اضافه خواهد شد تا گویش واقعی اجدادمان در این فضای مجازی همیشه ماندگار شود . صدای ماندگار را حتما بشنوید/ محمود نیکنامی

(بدون نظر)

          22 بهمن 1389

هدف درست است ، هدفمندی چطور؟
نزدیک به 2 ماه است که از طرح مردمی هدفمند کردن یارانه ها می گذرد . طرحی که امید است تا مدتی که وضع اقتصادی همه مردم خصوصا طبقه ضعیف تثبیت گردد ، پایدار بماند . البته اغلب از آنچه که قبلا بر سرشان آمده از ادامه این طرح به شکل فعلی تردید دارند . در سالهای قبل برای برداشتن یارانه از گوشت سفید (مرغ) طرحی یک ماهه انجام شد که بصورت نیمه کاره به تعدادی از هموطنان ، مبلغ یارانه توسط بعضی از بانکها با ارایه کالابرگ پرداخت شد و تعدادی از هموطنان از این مسیر باز ماندند. در طرح اخیر نیز که انصافا دولت محترم با دقت ، هوشیاری ، مطالعه همه جانبه و کار کارشناسی فراوان مبادرت به اجرای طرح عظیم اقتصادی نموده است اغلب مردم از این طرح بهره مند شده اند . اما در ابتدای کار به جهت خطاهای انسانی و بی توجهی مسئولین رده پایین ، تعدادی از هموطنان علیرغم ثبت نام به موقع و اظهارات خواسته شده ، از دریافت وجه یارانه باز ماندند . اشکالاتی که مسئولین پایین دستی با طرح همکاری نمیکنند . لذا بیم آن میرود که این طرح همچون طرح واگذاری سهام عدالت به طبقه پایین جامعه با شک و تردید مواجه گردد . چرا که سود سهام عدالت نوبت اول خیلی از باز نشستگان با ابهام روبروست و و هیچ پاسخگویی ندارد! این طرحها نیاز به همکاری تمامی ارگانهای مسئول دارد که متاسفانه در شهر ما گلپایگان این نقص مشهود است

طرح هدفمند شدن یارانه آرد نانوایان از تمام جهات از طرح هدفمندی یارانه حاملهای انرژی ، ارزشمند تر است . چرا که در چند ساله گذشته شاهد به هدر رفتن سرمایه ای عظیم از بیت المال در این زمینه بوده ایم . در حالی که آرد با کیفیت با زحمت بسیار و با قیمت حدود 400 تومان برای هر کیلو هزینه در برداشت با قیمت تنها 70 ریال در اختیار نانوایان یارانه پز قرار میگرفت که طبق مشاهدات ، تعدادی از این نانوایان مبادرت به فروش غیر قانونی این کالای ارزشمند میکردند و از پخت نان با کیفیت امتناع میورزیدند . طرح برداشتن یارانه آرد از نانوایان بهترین طرح برای از بین بردن این سودجویی ها و بالا بردن کیفیت نان مصرفی در طول تاریخ کشورمان بوده است . طرحی که در اغلب شهرهای ایران با بالا رفتن کیفیت نان انجامید . متاسفانه در شهر ما هیچ نظارت محسوسی در بالا رفتن کیفیت دیده نمیشود و کیفیت نان در بعضی از نانوای ها به جهت خرید آرد ارزانتر که از شهر های مجاور از جمله شهر اراک وارد این شهر میشود به شدت کاهش پیدا کرده است . ظاهرا مسئولین نان گلپایگان تنها به جهت آزاد شدن نرخ آرد ، نظارت خود را متوقف و تنها به کنترل نرخ نان بسنده کرده اند !! تعطیلی نانوائی آزاد پز (بربری) واقع در خیابان امام که یکی از بهترین و با کیفیت ترین نان ها را در اختیار مردم میگذاشت ، پس از اجرای طرح و عدم همراهی با این واحد پخت نان ، تعطیل شد و مردم گلپایگان از نظر کیفیت نان یک پله عقب نشینی کردند . نانوایان سنگکی که هیچ نظارت کیفیتی و کمیتی بر آنان حاکم نیست اندازه نان های خود را از زمان شروع طرح تا امروز تا حدود 25 درصد کاهش داده اند چرا که تنها نظارت بر یک قرص نان با یک قیمت مشخص مد نظر شده و دیگر نه کیفیت و نه کمیت را سئوال و پاسخی نیست . اثبات این ادعا بسیار آسان است به نان های قبل از طرح و نان های امروز دقت کنید ؟!!!!! چه کسی مسئول این نظارت است؟

(بدون نظر)

          22 دی 1389

به من مربوط نیست!؟
مشکلات اجتماعی یکی از پدیده های زندگی ماشینی ست که مسبب اصلی آن عادی جلوه دادن این معضل است . بی توجهی و یا کم توجهی به مقررات عمومی و روابط همزیستی اجتماعی است . آسیب شناسی این مشکلات به عهده طیف گسترده ای از متخصصین این امر صورت گرفته و هر روزه با ظهور آسیبهای اجتماعی جدید ، نسخه و درمان آن نیز ارایه و صورت میگیرد . اما چگونگی پیشگیری و درمان این آسیبها اغلب به عهده شهروندان عادی نیست . چرا که اگر اینگونه بود دیگر نیازی به نهادهای اعمال قانون نبود . این نهادها کم نیستند و هر کدام در راستای اهداف از پیش تعیین شده انجام وظیفه میکنند . به ذکر چند نهاد که به نوعی در این زمینه به موقع اعمال قانون نموده ویا نظارت بر اجرا دارند را بر می شمرم . نیروی انتظامی ، قوه مقننه ، شهرداری ، نیروی مقاومت بسیج ، سازمان صدا و سیما ، بازرسی های ادارات در حیطه کاری مربوط به خود ، فرمانداری و بخشداری و امام جمعه شهر از جمله این نهادها هستند که بعضی به صراحت قانون موظف به انجام وظیفه بوده و بعضی بنا به اقتضای زمان و مکان و موضوع خاص وارد عمل میگردند . آنچه از همه مهمتر است در خیلی از معضلات، چند دستگاه و نهاد به صورت هماهنگ، مشکلی را پیگیری و با تعامل یکدیگر به رفع آن می پردازند
در شهر ما گلپایگان نیز که هر روزه بر مشکلات اجتماعی آن افزوده میگردد هر کدام از نهادها راه خود را میروند و آنچه به نظر میرسد عدم هماهنگی و تعامل است که نتیجه مطلوب حاصل نمیگردد . برای روشن شدن بیشتر موضوع به واکاوی یک بی نظمی و تجاوز به حریم شهروندان در خیابانها و معابر پرداختم و گزارشی از آن با عنوان ( غفلت شهرداری ) در سایت ایجاد کردم . متاسفانه علیرغم آگاهی از آن عملا هیچگونه اقدامی در راستای رفع آن پدیده زشت نشد ( تجاوز به حریم رفت و آمد شهروندان در جاده خوانسار"بلوار ولیعصر عج " و حضور و فعالیت ایستگاه های خرید و انباشت زباله ها در این خیابان که بصورت تصویری تهیه شده بود ، هیچ توجهی از طرف شهرداری صورت نمیگیرد ) عدم رسیدگی به این وضعیت زشت را از یک منبع آگاه به امور شهری جویا شدم . ایشان به صراحت بیان کرد که شهرداری بدون همکاری ارگانهای دیگر همچون نیروی انتظامی و چند نهاد دیگر قادر به جمع آوری و رفع این مشکلات نیست . چرا که در چند عملیات جابجائی اصناف و دست فروشان و رفع سد معبر ، ماموران شهرداری مورد ضرب و شتم واقع شده اند!!؟
راستی چگونه است که شخصیتی در این شهر هماهنگی بین این ارگانها را به عهده ندارد و تا چه زمانی هر ناهنجاری را با بی توجهی پشت سر بگذاریم . تجاوز به حریم مکانهای موقوفه مانند قبرستان قاضیدو غصب زمینهای آن و تصاحب ضمنی علیرغم نصب تابلو کماکان شاهد آن هستیم و هیچگونه مانعی بر سر راه این متجاوزان دیده نمیشود را چه کسی عهده دار است ؟ وضعیت نا بسامان آمد وشد خودروها و رفت و آمد افسار گسیخته موتور سواران در سطح شهر و بر خورد آن با عابران و فرار از محل حادثه را چه کسی عهده دار است؟ این نابسامانی به این شدت در کدام شهر ایران مشاهده میگردد؟ با اینکه بارها بیان شده ، این معضلات از ناحیه مسئولینی است که تقیدی به این شهر ندارند چرا که چند روزی را میهمان هستند و سپس این شهر را برای همیشه ترک میکنند. بر امام جمعه محترم شهر و نماینده محترم شهر در مجلس شورای اسلامی است که هرچند شاید به لحاظ قانون مسئولیتی در این زمینه ندارند ، در انتخاب و یا انتصاب پست های کلیدی اعمال نظر داشته باشند و شاید در کوتاه مدت ، این اعمال نظر مفید فایده به حال این مردم فهیم ونجیب باشد

(2 نظر)

          21 آذر 1389

محرم
تحريفات در مراسم محرم

خاطرات سالهاي كودكي و نوجواني ايام محرم و صفر و ماه رمضان از مراسم هاي مذهبي ? هميشگي ست و هر بار كه اين ايام فرا ميرسد ? اين خاطرات زنده ميگردد . اما در شهر ما هر ساله تغييراتي در انجام مراسم ايجاد ميگردد ?و سنتها رنگ باخته است . در گذشته با شروع ماه محرم ? روضه خواني در مساجد و خانه ها توسط وعاظ محلي آغاز ميگشت و مهمترين آن روضه خواني مرحوم ( آقاي امام ) در منزل خودشان واقع در كوچه مسجد امام ( خيابان طالقاني فعلي ) در دهه اول محرم بود . اغلب آيين هاي عزاداري توسط هي?ت هاي سينه زني كه به ترتيب به اين مراسم مي آمدند اجرا ميگشت . هنگام ورود هي?ت سينه زني ? واعظ سكوت ميكرد تا هي?ت مراسم خود را به پايان برساند و مجددا تا ورود هي?ت بعدي به ادامه وعظ ميپرداخت عدم وجود وسايل صوتي گيج كننده حال و هواي روضه را روحاني تر جلوه ميداد . مداحان با صداي رسا و دلنشين خود با مصيبت خواني ? عزاداران حسيني حاضر در مجلس را كه در سطح منزل و كوچه مقابل نشسته بودند تحت تاثير قرار ميدادند . يكي از مراسمي كه از كودكي بياد دارم ? حمل تابوت نمادين شهداي كربلا بود كه اغلب مداحان جوان بر عقب تابوت مي ايستادند و مصيبت ميخواندند اين تابوت در زير دستان هي?ت سينه زني به داخل مراسم روضه حمل ميشد و حضار را به شدت ميگريانيد . آنروزها به دليل عدم وجود وسايل ارتباط جمعي ? يكي از راه هاي به تصوير كشيدن صحنه هاي كربلا اينگونه بوده است البته مراسم تعزيه خواني در هفده تن قدمتي زياد دارد ليكن در 50 ساله اخير هيچ مراسم شبيه خواني توسط اهالي شهر انجام نميگيرد . تنها در دهه 50 هي?ت حسينيه اعظم ابلولان با همت و صحنه گرداني مداح مرحوم حاج مخمد تقي ميثمي حركت شايسته اي را در جهت تعزيه خواني پايه گذاري كرد كه هنوز هم ادامه دارد اما متاسفانه با رحلت ايشان ? اين مراسم هر ساله رو به افول است و معلوم نيست دوام آنچناني داشته باشد آنچه آفت از بين رفتن آن سنتهاي پسنديده شده .عدم دخالت ريش سفيدان و سالمندان در اين قضيه است . جواناني كه شور حسيني در سر دارند و البته نميخواهند چون گذشته به اين آداب و رسوم تقيد داشته باشند ? وضعيت عزاداري را از حالت عرفاني خارج كرده و كم كم از حال و هواي مذهبي خارج كرده اند . صداي گوشخراش دهل و وسايل صوتي و استفاده از آلات موسيقي در هي?ت هاي عزاداري و نوع پوشش و وضعيت ظاهري تعدادي از جوانان در دسته هاي زنجير زني در شان و منزلت اين ايام عزيز نيست . تنها حركت مثبتي كه در يكي دو سال اخير با فشار امام جمعه شهر و نيروي انتظامي صورت گرفته ? عدم حمل علم هاي پولادي است كه اميد است با حركتهاي بعدي به گذشته خودمان در امر مهم عزاداري نزديكتر شويم . التماس دعا

(بدون نظر)

          26 آبان 1389

خانه هاي قديمي
آخرین بناهای قدیمی شهر کهن گلپایگان در حال نابودیست . در حالی که آثار تاریخی ثبت شده در این شهر هیچ متولیی ندارد ? قطعا توقع توجه به ماندگاری این بناها بیجا به نظر میرسد . مادامیکه حریم مسجد جامع شهر مورد تجاوز قرار گیرد و مسجدجامع روستای سرآور با منبر و دربهای بی نظیرش در دسترس دزدان باشد و تپه اعجاب انگیز روستای وداغ به مخروبه ای تبدیل گردد ? از بین رفتن خانه های قدیمی بسیار عادی به نظر میرسد. چرا که شهر گلپایگان ? کاشان و یزد نیست که کسی برای آن دل بسوزاند . فرهنگ طبقات نشینی و ادامه زندگی اجباری ? نسل جدید را در خود غرق کرده و اندیشیدن به زندگی در خانه های خشت و گلی با دیوارهای چینه ای و اتاقهای سه دربی و پنج دربی با حیاط های بزرگ و حوض آب و درختان گردوی داخل آن برای نسل جوان غیرممکن شده است . تصاویر زیر چند نمونه از مکانهای سکونتی است که ساکنان آن با زحمت و رنج روزگار گذرانده اند . اما آرامشی را در آن داشته اند که تصورش برای نسل جدید دشوار است . آرامشی که به تمام امکانات جدید امروزی ارزش افزون داشت

(1 نظر)

          1 آبان 1389

اين جايگاه شهرمان نيست
شهرمان گلپايگان در مقام مقايسه با اکثريت شهرهاي ايران داراي قابليت هاي بالقوه است و مس?ولان بومي نيز دلسوزانه تلاش ميکنند تا اين شهر را سربلند نگه دارند . اشاره اي به فعاليتهاي آموزش وپرورش در رياست هاي قبلي ? فعاليت روساي دانشگاه ها ? دانشکده ها و آموزشکده فني گلپايگان که شرح آن در اين يادداشت امکانپذير نيست ? تنها قسمتي کوچک از فعاليتهاي بزرگ همشهريانمان در اين شهرستان است . متاسفانه کم کاري ها و فعاليتهاي بيهوده شهرستان رو به گسترش است و جلوگيري از تخلفات آشکار شهري رو به افول! و اغلب از طرف مجريان غير بومي و يا بوميان چند شغله و بي توجه به امور شهري . تخلفات شديد رانندگي ? اشاعه فرهنگ بيگانه از طريق سيستمهاي صوتي خودروها در خيابانها توسط جوانان بي هويت شهر? کثيف بودن معابر و سد معبر کسبه مزاحم در پياده روها و کم توجهي به وضعيت نابسامان پوشش مبتذل افراد در خيابانها که اغلبشان غير بومي هستند ? مس?ولين مربوطه را غافل کرده و قطعا به صورت غير عمد توجهي به مشکلات موجود شهر ندارند . اميدواريم اگر بصورت اتفاقي از بد حادثه گذرشان به اين مجله فرهنگي افتاد کمي به خودشان بيايند و آگاه باشند که سياستهاي نظام اينگونه تعريف نشده است . تنها مطلبي که لازم است به صورت موردي در اين جايگاه تنگ يادآور شوم تصويري است از آنچه قبلا بوده و آنچه در حال حاضر قرار بر افتتاح و به رخ کشيدن فعاليتهاي کاذب در اين قسمت قرار گرفته است . راستي تفاوت تصوير اول از تنديس فردوسي در اين ميدان با تنديس دوم در همين تصوير چيست? هزينه اين تغيير چقدر بوده است ? اعتبار آن از پول چه کساني تامين شده است? چند نفر در اين تصميم گيري شرکت داشته اند? و علت تغيير چه بوده است ? خط زشت و ناپسند اشعار ستونها را چه کسي نگاشته است ? هزينه خطاطي زيبا با وجود هنرمندان به نام شهر همچون استاد منصوري و استاد خوشنويسان چقدر ميشده است? و ده ها س?وال ديگر فقط در اين زمينه !! به اميد داشتن شهري زيبا با مديران مدبر

(6 نظر)

          17 شهريور 1389

متاسفيم ! تلاش براي فرصتي ديگر
خيلي متاسفم . چرا که در پست قبلي هم اميدي به اين ديدار نداشتم . چقدر حيف است فرصتهايي که خيلي دير بدست مي آيد و چه حيف است اوقات جواناني که به هرز ميرود . ديدار روزانه سايت با ميانگين ۲۵۰ بازديد تنها براي سرگرمي باز هم غنيمت است اما چه خوب بود که ما هم مثل ديگر ولايات در شهرمان همفکري ميکرديم و اين فضاي مجازي را ترويج ميداديم . روز جهاني وبلاگ براي همه ساکنان کره خاکي و با هر سن و جنس و سليقه اي منظور شده است . متاسفيم که شهرمان اينگونه است .. تنها چند نفر اندک پاسخ به همايش دادند . تلاش براي فرصتي ديگر /

(2 نظر)

          5 شهريور 1389

آيا حاضر به برگزاري دومين همايش بلاگرهاي گلپايگاني هستيد?
آيا حاضر به برگزاري دومين همايش بلاگرهاي گلپايگاني هستيد? اولين همايش در عيد سعيد فطر سال ۸۷ ( دوسال قبل) برگزار شد و زمينه خوبي براي همفکري در راستاي معرفي شهرمان در فضاي مجازي بود . اما متاسفانه اين حرکت زيبا باز ايستاد و ظاهرا در شهر ما قراري بر تحول اين پديده وجود ندارد
هم اکنون که این مطلب را مینویسم بسیار ناامید از تداوم همفکری برای فرهنگ سازی و جلب توجه جوانان به این کار فرهنگی و سالم هستم . با خود فکر کردم که چگونه است که در شهر خوانسار در همسایگی ما صدها بلاگر فعالیت رقابتی دارند و هر سال مس?ولین شهرشان برای ایجاد انگیزه بیشتر در این رقابت سالم تلاش میکنند و سالنهای مجلل خود را در اختیارشان میگذارند? اما در شهر ما بالاترین مقام دولتی ( فرماندار اسبق) در یک تماس حضوری با اینجانب ? سر خود را بالا گرفت و گفت : ببخشید من اصلا از کامپیوتر سر در نمی آورم !!! با خانم ... در طبقه پایین تماس بگیرید . خانم ... هم با عرض پوزش مطلبی ننویسم بهتر است .
سهم جوانان شهرمان از داشتن انگیزه برای یادگیری و داشتن وبلاگ در حد صفر است این در حالیست که روستای کم جمعیت وانشان بش از ( سی ) وبلاگ نویس فعالیت دارد و این سهم در شهر زیبا ولی کوچکتر خوانسار ? بالای ۱۰۰ میباشد .
عدم شناخت خانواده ها از این پدیده و اشتباه تفکری آنان از اینترنت یکی از دلایل عدم استقبال است آنان نمیدانند که استفاده از این فضا چقدر استعدادهای بالقوه را شکوفا میکند . پر کردن اوقات فراغت جوانان یکی از دغدغه های اصلی خانواده هاست شاید این حرکت از این دغدغه بکاهد
سایت آخاله با تمام مشکلات فنی و اقتصادی سعی کرده این پدیده میمون را فعال نگه دارد و مرتب در جستجوی بلاگرهای گلپایگانیست . اما هر چه می جوید کمتر می یابد . تعدادی اندک از همشهریان غربت نشین هم برای دل خودشان و زنده نگه داشتن خاطرات کودکی و نوجوانیشان از شهرشان گلپایگان مینویسند و آنها هم پس از مدتی از صفحه مانیتور محو میگردند . چندین مرتبه از تنها نشریه گلپایگان درخواست معرفی و گذاشتن یادداشت در این زمینه کردیم اما استقبال خوبی انجام نشد . با اولین برخوردی که با فرماندار جدید شهرمان داشتم تصور کردم که (خودشه) اما جرا?ت نکردم صحبتی در این زمینه با او انجام دهم . بنا را بر این گذاشتم که اول با شما که به این مطلب سر میزنید در میان بگذارم آنگاه اقدامی دسته جمعی برای ایجاد فرصتی دیگر در غید سعید فطر ۸۹ که شاید با تعطیلات احتمالی ? همشهریان مهاجر نیز از این فرصت استفاده کنند / فقط نظر و آدرس میتواند کارساز باشد. والسلام




(13 نظر)

          2 مرداد 1389

قديما و ولايتمون
مردم گلپایگان در گذشته نه چندان دور همانند اغلب شهرهای کوچک در حد یک خودکفا?ی نسبی امورات میگذراندند . زندگی ساده و بدون تشریفات ? تلاش و کوشش برای کسب روزی حلال ? همزیستی مسالمت آمیز ? احترام به حقوق یکدیگر و.. قسمتی از خصلتهای مردم این دیار بود . که شاید بتوان گفت که دیگر کمتر اثری از آن دیده میشود
آنچه بیش از هر چیز فرهنگ ما را مخدوش نموده مصرف گرایی سیری ناپذیری است که ظاهرا پایانی بر آن متصور نیست . استفاده از میوه ها و تنقلات در این شهر کهن بصورت فصلی و مصرف بعضی از آنها با فرهنگ ما بصورت یک سنت ? عجین شده بود
کاهوی رباط حسینیه در اردیبهشت ماه پاگشای عروسهای تازه عقد شده بود . سنتی که اگر ترک میشد موجب رنجش خانواده عروس میگردید
پخت نان خانگی با اصطلاح ( خمیر داشتن ) در هر خانه ای که انجام میشد ? کلیه همسایه ها از دریافت چند تا نان تازه در پایان خمیر بهره مند میشدند . اهالی اعتقاد داشتند که رسیدن بوی نان تازه به مشام همسایه ( مدیونی ) داره
پشت خمیری یکی از رایج ترین راه های پخت نان اضطراری بود که در اغلب خانه ها اتفاق می افتاد .بدین صورت که پس از پایان پخت نان ? یکی از همسایه ها مقدار کمی آرد خمیر میکرد و از برکت تنور داغ تعدادی نان برای خود آماده مینمود ( صرفه جویی در انرژی ? نیروی انسانی و زمان )
داشتن نان فطیر ( نانی که خمیر آن آماده پخت نشده ) یکی از زشت ترینها محسوب میشد به همین خاطر ? اهالی از ادامه پخت خودداری میکردند و مصرف آن نان را جایز نمی دانستند ( در حال حاضر اهالی فقط نان فطیر استفاده میفرمایند و از نان < ورآمده > خبری نیست )
گرمک درب امام زاده ? اهالی مشتاق را به طرف خود میکشید . هم زیارت ? هم سیاحت ? هم استفاده از گرمک شیرین و معطر کنار رودخانه و در پایان روز شنای جوانان در چم فقستان .. در گذشته دور ( بیش از پنجاه سال ) اهالی یک شبانه روز را در کنار امام زاده ابراهیم بیتوته میکردند . یکبار درسال در تیرماه با آماده کردت تعدادی الاغ و اسغراض ( الاغ غرضی ) از همسایگان بار سفر خانوادگی بسته میشد و یک شبانه روز به یاد ماندنی در خاطر ها ثبت میشد ( نگارنده از تجربه این سنت بی بهره است )
خربزه نیوان در صبحگاه بر روی قطاری از الاغها که به طرف شهر در حرکت بودند تماشا?ی بود . فروش خربزه ها به بغالها بصورت یکجا و با واحد ( یک بار ) بدون وزن انجام میشد . نرخ خربزه در کل بازار شهر برای مصرف کننده بصورت واحد بود . البته نرخ دومی هم برای کمبوزه ( یک نوع خربزه درجه پایین ) وجود داشت که معمولا مورد خرید اهالی کم بضاعت قرار میگرفت
خیار رکابدار با طعم شگفت انگیزش میوه فصلی بود که عمر و پایداری چندانی نداشت . تهیه ( آب دوغ خیار ) در این فصل بسیار رایج بود
انگور عربسون ( روستاهای رحمت آباد ? در ? تیکن ? شورچه ? حاج بلاغ ? تجره ? میر آباد ) در شهریور ماه زینت بخش محافل بود و البته در مهرماه و آبانماه شیره انگور برای استفاده ( ماست و شیره ) در زمستان پشتبندش میرسید
فصل میوه ها که تموم میشد بعضی از کسانیکه به قم میرفتند تعدادی انار هم برا شب چله تهیه میکردند
خدا جون چرا حالا اینجوری شده . انواع میوه ها در تمام فصول ? اغلبشون خارجی و البته از کشور چین و دریغ از مزه و تعدادی با چشم حسرت از ناتوانی خرید
ديه ولايتمون مثل اون قديما نيست
صفاي پيرشو خوشرو?ي جوونش كو?
كجاست دومن صحرا و دشت سرسبزش ?
بهار خرم و زيبا?ي پاييزش كو ?
گلي زخنده روي لبي ... راستش اين شعر از استاد سعيدي ست که لازم دانستم به احترام ايشان جداگانه در مقالات صفحه اول سايت قرار دهم

(بدون نظر)

          31 تير 1389

چهلمين غروب غم انگيز
اي صبا نکهتي از خاک ره يار بيار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بيار

نکته روح فزا از دهن دوست بگو
نامه خوش خبر از عالم اسرار بيار

تا معطر کنم از لطف نسيم تو مشام
شمه اي از نفخات نفس يار بيار

با تشکر از الطاف و محبتهاي دوستان ? آشنايان و همشهريان عزيز که در پي از دست دادن همسر و پدر عزيزمان شادروان حاج محمدکاظم نيکنامي ابراز همدردي نموده و در کليه مراسم هاي آن مرحوم موجب تسلي گرديده اند ? چهلمين غروب غم انگيزش را در روز پنجشنبه ۳۱/۴/۸۹ از ساعت ۶ تا ۷ بعدازظهر در کنار تربت پاکش در آرامستان قاضي زاهد گلپايگان با نثار فاتحه بر روانش گرامي داشته و برايش از درگاه احديت طلب مغفرت مينما?يم . روحش شاد - خانواده نيکنامي ? اشراقي و ساير بستگان

(بدون نظر)

          ۴ تير ۱۳۸۹

در ماتم پدر

مدتی است که در عزای پدر? بیقرارم. تجربه ای سخت که برای اغلب انسانها روی میدهد. صبری که خدا در وجود انسانها نهاده است تنها مرهمی است که کمی آرامش را بر میگرداند? و گرنه معلوم نبود که داروی تسکین این درد چه چیزی خواهد بود. ۲۱خرداد ۸۹ بدترین روز عمرم رقم خورد.
خوشرو?ی و مهربانی ? احساسات لطیف و حس انسان دوستی ? اعتقادات دینی و خوشبینی به تمام افراد جامعه? خط زیبا و منحصر بفرد ? استعداد بالای بازگو?ی اشعاری که در کودکی و نوجوانی فرا گرفته بود? هم‌کلامی و برقراری ارتباط جذاب با نوه ها و دیگر نزدیکان? تواضع مخلصانه در برابر تمامی افراد قسمتی از خصلتهای او بود. خاطرات ۸۰ ساله خود را که در محله یهودی نشین شهر گلپایگان رخ داده است آنچنان استادانه بیان میکرد که همگان مشتاق شنیدنش بودند. قسمتی از خاطرات وی قبلا در این وبلاگ با عنوانهای (لعوق کرچنگ) و (ابریق می) ایجاد گردید و چند خاطره دیگر با عنوان ( زنبیل آسمانی) که داستانی از اعتقادات یهودیان گلپایگان و (طاق بستان) داستانی از سفر به عتبات عالیات در سال ۱۳۳۰ بوده است نیز تنظیم گردیده بود که متاسفانه اجازه انتشار آن را نداد/ خدایش بیامرزد

مراسم پانزدهم ( سنتی که می ماند )

(3 نظر)

          23 خرداد 1389


ضمن سپاس بيكران از كليه دوستان و آشناياني كه با ابراز همدردي? نشر آگهي و شركت در مراسم تشييع? تدفين و ترحيم پدرمان حاج محمد كاظم نيكنامي شركت نموده‌اند? به اطلاع مي‌رساند مراسم شب هفت آن مرحوم در روز پنج‌شنبه 27 خردادماه 1389 از ساعت 15:30 تا 17:30 در شبستان مسجد مرحوم حاج ملاعلي گلپايگان برگزار مي‌گردد.
برخي مطالب مرتبط:
لعوق کرچنگ
ابریق می

(1 نظر)

          27 اسفند 1388

آخاله دات کام آخاله دات آي آر شد
شايد خيلي از دوستاران گلپايگان چند وقتي است که صفحات نامرتبطي با سايت آخاله را در آخاله دات کام مشاهده مي‌کنند? واقعيت اين است که سايت آخاله دات کام به علت عدم ساپورت شرکت ثبت کننده دامين از روي اينترنت پاک شد.
سعي بنده در اين است که هرچه سريعتر فايل ها از روي سايت دات کام به دات آي آر منتقل شود. به احتمال زياد بسياري از لينک ها اشتباه است که هرچه سريعتر اشکالات برطرف خواهد شد.

(2 نظر)

          6 دي 1388

گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
فرش بر رونق بازار حسین می نازد
عرش بر جلوه رخسار حسین می نازد
ابر بر اشك عزادار حسین می نازد
قبر شش گوشه به زوار حسین می نازد
كربلا هم به علمدار حسین می نازد

(2 نظر)

          14 آذر 1388

عيد غدير خم خجسته باد
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد

عید کمال دین . سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد

(بدون نظر)

          7 آذر 1388

عيد قربان مبارک
سلام بر کعبه خليل? سلام بر صديق حق ابراهيم خليل? سلام بر مشعر و منا? سلام بر زمزم صفا....

(بدون نظر)

          29 شهريور 1388

عيد فطر مبارک
شهر صيام رفت و توبه نمودم ولي چه باک
با ر?يت هلال روي تو افطار مي کنم

(1 نظر)

          ۳۱ مرداد ۱۳۸۸

اي ماه خوبي‌ها
واژگان را در تو گم کرده ام اي ماه خوبي ها . . . !
صداي دلرباي انتظار و عطر دلنشين دعاي سحر
مرا به استقبال لغتي مي برد که در واژه نمي گنجد:
? روزه ? . . .
و چه مقدس است اين کلمه ي وصف ناپذير !

احوال مرا در اين ثانيه هاي تکرار نشدني
فقط روزه داراني درک مي کنند
که طعم شيرين هنگامه ي آسماني را
با طعم شيرين دستپخت دعاي سحر در آميختند
و گرسنه تر از زمان قبل تشنه ماندند و تشنه تر

و اينک سراپا نيازم را با دو دست که در آغوش آسمان سپرده ام
براي خداي بي نيازي ها التماس مي کنم
و باران روزه داري از سر و روي من مي بارد
و غرق دعايم کرده است

و در این دقیقه ی پر از خدا
عطر مستی آور ? ? رب?نا ? فضای افطار را پر کرده است
و صدای طنین انداز موذن با خرمای با صلوات متبرک شده در آمیخته
و دعاها مستجاب می شود . . .
روزه ات قبول ای روزه دار . . .

(2 نظر)

          25 مرداد 1388

بخش نظرات سايت
با عرض پوزش? بخش نظرات سايت براي چند روز با مشکل مواجه شده بود و نظرات را ثبت نمي‌کرد.
چنانچه کامنت‌هاي شما در سايت فعال نشده مجددا? ارسال فرماييد.
با تشکر

(2 نظر)

          15 مرداد 1388

نيمه شعبان مبارک باد
طلوع مي‌کند آن آفتاب پنهاني
ز سمت مشرق جغرافياي عرفاني
دوباره پلک دلم مي‌پرد نشانه چيست?
شنيده‌ام که مي‌آيد کسي به مهماني
کسي که سبزتر از هزار بار بهار
کسي شگفت? کسي آن چنان که مي‌داني

(2 نظر)

          ۳۰ خرداد ۱۳۸۸

واقعا? خجالت مي‌کشم...
از بهمن ماه ۱۳۸۳ که آخاله پا به فضاي اينترنت گذاشت و سعي کرد از گلپايگان و گلپايگاني‌ها بگويد تا امروز سعي کردم کمتر بنويسم و بيشتر کمک کنم سايت با کمک مطالب دوستان سر پا باشد.
حتي زماني که از گوشه و کنار زمزمه‌هايي مي‌شنيدم که ?آخاله? مال ما بود و اين توحيد نيکنامي اونا از ما گرفت و يا اينکه مي‌گفتند مدير ?آخاله? فلانيه و از اين حرفها هم تنها با پوزخندي اين مطالب رو فراموش مي‌کردم.
?آخاله? را مثل يه بچه تر و خشک مي‌کردم? کلي به خاطرش با هاست‌هاي مختلف جر و بحث کردم و اين آخري هم که يک سرور توپ با ماهي نزديک صد هزار تومان هزينه واسش خريدم که نکنه يه موقع بهش بر بخوره و مانع پيشرفتش بشه.
اما چند ماهي بود که دلسرد شدم نسبت بهش? مي‌دونم... مي‌دونم... نمي‌خواد اينجوري نگاهم کنيد? خب يه کمش به خاطر مشغله زياد بود? يه کمش ازدواج? يه کمش هم... آره يکمش هم خستگي...
اما بعد از اين استراحت چند ماهه دوباره مي‌خوام به آخاله برسم? يه کم بهش رونق بدم? داريد مي‌بينيد که اول بردمش آرايشگاه? بعد هم يه لباس واسش خريدم که يکم نو نوار بشه.
اما الان بعد از اين استراحتي که کردم? واقعا? دارم خجالت مي‌کشم? از استاد جعفري که مي‌خوام بهشون زنگ بزنم اما روم نمي‌شه? از پدرم? از وحيد نادري که ديگه خسته شده از بس روزي سه بار بهم زنگ زده و من هم گفتم باشه عکسهات رو مي‌ذارم? از مريم خانم نيکنامي که تازه عکس‌هاي زمستونش رو تو سايت گذاشتم? از اونهايي که بهم ايميل زند وبلاگشون رو معرفي کنم و يا اينکه فکر مي‌کردند من از قصد نظراتشون رو تاييد نمي‌کنم.... و بيشتر از همه وقتي به آمارهاي سايت نگاه مي کنم از اونهايي که مي‌آن تو سايت و دست خالي بر مي‌گردند خجالت مي‌کشم و به همشون قول مي‌دم تمام سعي خودم رو بکنم تا سايت دوباره جون بگيره...
منتظر اتفاقات جديد در آخاله باشيد... به زودي سايت پوياتر خواهد شد.

(14 نظر)